گروه : یادداشت
حوزه : -
کد خبر : 1057-11107
تاریخ : 7 بهمن 1401, 18:40
ما بچه بودیم !!

سال های دبستان چند موضوع انشاء ثابت داشتیم؛ تابستان را چگونه گذراندید... علم بهتر است؛ یا ثروت و میخواهید در آینده چه کاره شوید.

ما ، بچه بودیم و ناپخته ؛ فکر می کردیم اگر درس بخوانیم و دانشگاه برویم و تلاش کنیم و همت و پشتکار داشته باشیم می توانیم شغلی را که دوست داریم به دست بیاوریم: یادم هست بعضیها دوست داشتند معلم بشوند و بعضی ها هم می خواستند پزشک بشوند. میگفتند لباس سفید دکتری یا پرستاری ؛ شغل مهندسی، پزشکی.

سالهاست پزشکی دیگر نزد من مقدس نیست. یک شغل معمولی است. یک خدمت مهم اجتماعی که درآمد خوبی دارد و یک بده بستان مالی و تجاری است. ( این یک توهین نیست!) مطلبی خوانده بودم راجع به اینکه در چین باستان مرسوم بود طبیب از بیمار حق الزحمه ای دریافت نمی‌کرد ؛دریافت آن مشروط  به این بود که بیماری فرد بهبود یا بد و حال بیمار خوب شود و بعد بیمار به فراخور توان مالی‌اش حق الزحمه‌ی طبیب را پرداخت می‌کرد.

فکر کنید اگر امروز در جامعه‌ی ما قرار بر این باشد که پرداخت هزینه‌ی ویزیت و مخارج درمان منوط شود به بهبودی حال بیمار و رفع کسالت و بیماری او... چقدر این سنت عقلانی و موفق وجدان و اخلاق است. به یاد بیاوریم این را که مثلاً برای یک سردرد ساده یا دل درد معمولی چند بار به پزشکان مختلف مراجعه می کنیم؛چقدر هزینه می‌کنیم و نتیجه نمی‌گیریم.

اضافه کنید بی‌شمار کسانی را که برای موارد مهم تر میلیونها تومان برای سونو و ام آر آی و سی تی اسکن و عمل جراحی و فیزیوتراپی و دارو هزینه می کنند و درمانی حاصل نمی شود. مکرر شنیده‌ایم  کسانی برای درمان عزیزانشان ماشین و زمین و خانه شان را فروختند و در نهایت هم عزیزشان را از دست داده اند. چه خوب بود اگر اصل بر نتیجه گرایی بود. آقای پزشک! اول مشکل مرا حل کن بعد حق الزحمه بگیر! آقای روانپزشک اول مشکل روانی من را برطرف کن و حال مرا خوب کن بعد ساعتی فلان هزار تومان حق مشاوره بگیر! آقای وکیل! اول مشکل حقوقی مرا حل کن و حق مرا احیا کن بعد حق الوکاله بگیر! آقای وزیر محیط زیست! کارنامه‌ی عملکردت را نگاه کن و دستاوردت را به من عرضه کن؛ هوا و آب و خاک و جنگل و اقلیم متعلق به مرا حفظ و حفاظت کن بعد درخواست بودجه کن! آقای وزیر آموزش و پرورش! اول فرزند مرا آیین زندگی و مهارت اجتماعی بیاموز؛ خلاقیت و تفکر او را شکوفا و بارور کن؛ استعداد هایش را به فعلیت برسان بعد فلان هزار میلیارد بودجه طلب کن! آقای وزیر ارتباطات! اول امکان ارتباط قابل قبول و ارزان برای من فراهم کن بعد ...

شما نهاد و موسسه‌ی محترم فلان! شما ابتدا خیلی شفاف آورده و دستاورد مثبت و مفیدی را که برای شهروندان فراهم کرده‌ای لیست کن و نشان بده؛ بعد چند هزار میلیارد پول بی صاحب را حرام کن!

انتهای پیام/

دیده بان زاگرس