اکبر ایازی
هر جامعه اي متناسب با شرايط ، فرهنگ ، رشد و انحطاط خود، با انواعي از انحرافات و مشكلات روبروست كه تاثيرات مخربي برروي فرآيند ترقي آن جامعه دارد. شناخت چنين عواملي مي تواند مسير حركت جامعه را به سوي ترقي و تعامل هموار سازد، به طوري كه علاوه بر درك عمل آنها و جلوگيري از تداوم آن عمل با ارائه راه حل هايي به سلامت جامعه كمك نمود.
. به عنوان مثال مسأله اعتياد ، هم به عنوان يك مشكل فردي و هم يك معضل اجتماعي مطرح است وچنين پديده اي در سطح اجتماعي منجر به از بين رفتن نيروها و انرژي بارآور جامعه مي شود. شناسايي علل اساسي و كنترل آسيب هاي اجتماعي مي تواند بسياري از نيروهاي از دست رفته جامعه را تجديد نمايد.
مصادیق آسيب هاي اجتماعي
عوامل پيشگيري و مقابله با آسيب هاي اجتماعي:
خانواده مبناي جامعه انساني است. درست مثل سلول كه مبناي پيكره آدمي است . جامعه هاي سرافراز مستقل سختكوش ارزش مدار و دانا قطعا داراي خانواده هايي با همين صفات هستند.
در همه جوامع موضوع خانواده از دو سو مورد مطالعه قرار مي گيرد : از سويي كه خانواده هدف است و از سويي كه خانواده وسيله است . زيرا براي نگا هداشت يك جريان فرهنگی سياسي اعتقادي و اجتماعي خانواده بهترين وسيله است . پس براي خانواده نقشه دارند و حال ببينيم ما چه نقشي در خانواده داريم .
ما به عنوان يك فرد از خانواده خودمان همسر و يا فرزندان با يك دنيا تعلق نسبت به خانواده و يك دريا توقع از خانواده چه تعريفي را نسبت به خانواده داريم و ارزيابي ما از يك خانواده موفق چگونه است؟
يك خانواده موفق خانواده متعادل است در خانواده متعادل پدرنقش تصميم گيرنده و مادر نقش ايجادكننده آرامش وامنيت را دارد. يك مادر موفق مادري است كه بتواند بين احساسات ومنطق ارتباط برقراركند وتعادل بين آزادي فردي وپيوندهاي جمعي آنان برقرار كند. پدرهايي كه در حضور فرزندان حرمت مادر را نگه نمي دارند نقش خود و مادر را در خانواده تخريب مي كنند و اين خانواده در گروه خانواده متعادل قرار نمي گيرد.
پدري كه فرزندي را تنبيه مي كند و مادر كار او را در حضور فرزندان محكوم مي كند اين كار اساس مديريت خانواده را زير سوال مي برد. در خانواده اي كه پدر كاري را پنهان مي كند فرزندان هم اين مخفي كاري را ياد مي گيرند و اين آموزش غلط است هر جا حقي وجود دارد وظيفه اي هم وجود دارد. در فضاي خانواده هاي امروزي بعضي يكسره حق و بعضي يكسره وظيفه هستند.در خانواده هاي سنتي هميشه حق با پدر و مادر بود و به نظرنمي رسيد كه خانواده در مقابل فرزندان وظيفه اي داشته باشند. ولي در خانواده هاي امروزي درست نقطه مقابل آن است و اين يكي از آسيب هاي خطرناك و جدي خانواده هاي امروزي جامعه ما است .ما به فرزندان خود ياد نمي دهيم كه در مقابل هر حقي وظيفه اي هم وجود دارد.
پدرها و مادرها در نظام جديد خانواده امروزي نقش عابربانك را بازي مي كنند و اگراين دستگاه پولي را به صورت اتوماتيك ارائه ندهد مورد سرزنش و ملامت قرار مي گيرند.
انتهای پیام/
دیده بان زاگرس