به مناسبت روز جهانی معلولان
نجمه سیددخت
معلولیت به عنوان يک پديده اجتماعی واقـعیتی انکارناپذير است که از گذشتههای دور تا به امروز همواره در جوامع وجود داشته است. در سالهـاي اخـير، شـاهد افزايش رو به رشد تعداد معلولان یا توانیابان در سراسر جهان بودهايم. افراد مختلف به دلايل بيشماري به معلوليتهاي جدي دچار ميشوند؛ به طـوريکه مـعلولان حـدود 10 تا 15 درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدهند. تا قبل از قرن ١٩ ميلادي هيچ قانوني دولتي براي حمايت از توان يابان وجود نـداشت. بـا راه اندازي نخستين مرکز جامع توان بخشي جهان در برلين آلمان در اوايل قرن ١٩، اولين گامها در اين زمـينه بـرداشته شـد.
از نظر سازمان بهداشت جهانی، ناتواني يا معلوليت عبـارت اســت از هرگونــه مـحــدوديت يــا فـقـدان تـوانـايي انجـام فعاليـتهـاي معمولي و متعارف که از يک نقض عضو نشات ميگيرد، همچنین معلوليت يا ناتواني شرايطي است کـه در تـوانايي فرد در انجام کارهاي روزانه اختلال ايجاد مـيکـند. به دلیل دیدگاههای منفی که جـامعه نـسبـت بـه معلولیت دارد، افراد معلول يک سری از چالشها را تجربه میکنند. امـروزه اين گروه از جامعه کـه بـزرگتـرين اقليـت جهـان محسـوب مـيشـوند، خواهان ايفاي نقش و کسب مسئوليتي بـرابر بـا ساير افـراد جامعـه هسـتند.
بر اساس آمارهاي سازمان بـهداشت جـهاني، بيش از يک ميليارد نفـر از مـردم جهان داراي نوعي معلوليت هستند که اين جمعيت، معـادل حـدود ١٥ درصـد از کـل جـمعيـت دنـيـا اسـت؛ همچنين، آمارهـا حکايـت از آن دارنـد که بيشتر اين افراد در کشورهاي کمتر تـوسعه يافـته و يا در حـال توسـعه زنـدگي مـيکننـد (ســازمان بـهداشت جهاني، 2019). با توجه بـه آمـار فوق و با توجه به جمعيت ٧٩٩٢٦٢٧٠ نفري ايران بر اساس سرشماري سال ١٣٩٥، حـدود ١٢مـيليون نفر داراي معلوليت هستند؛ اين در حالي اسـت کـه بـر اساس اطلاعات مـستخرج از سـرشماري نفوس و مســکن سال ١٣٩٠، از جمعیت ٧٥١٤٩٦٦٩ نفری کشور، 1017659 نفر داراي حداقل يک معلوليـت بـودهانـد کـه 35/1 درصـد از کل جمعيت کشور را تـشکيل مـيدهند (مرکز آمار ايـران، 1397).
معلولان در تمام جوامع وجود دارند و جزء لاینفک جامعه محسوب مـیشوند. میتوان گفت معلولان نـسبت به سایر افراد جامعه بـه مـیزان کمتری از امکانات بهداشتی، اقتصادی، آمـوزشی، شـغلی و اجتماعی بهرهمند هستند؛ این در حالیست که معلولان همانند شهروندان عادی جـامعه بایستی دارای حـقوق شهروندی برابر باشند و از طرفی بـا تـوجه بـه اینکه نسبت بـه دیـگران، دارای پارهای مـحدودیت هـای خاص جسمی و روانی هستند، از این رو نیازمند توجه بیشتری در راستای بهرهمندی از حقوق خود مـیبـاشند. مدیران شهری با اعمال ضوابط و مـقررات شـهرسازی، علاوه بـر نـظاممـند نمودن کلیه فعالیتهـای شهری از جمله فعالیتهای عمرانی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، باید بتوانند بسترهای رفاهی لازم را برای مـعلولان فـراهم کـنند و بـا تـدوین مقررات مناسب نـسبت بـه ارتقای کیفیت زندگی آنها تلاش نمایند.
همچنین معلولان بیش از سایر افراد جامعه، نیازمند توجه به ابـعاد مـختلف سلامت از جمله سلامت جسمی، روانی، معنوی و اجتماعی میباشند. تغذیه مناسب، بهداشت، تحرک و ورزش، از مهمترین نیازهای آنها هستند تا دچار بیماری، انزوا، افسردگی و دیگر عوارض احتمالی معلولیت نگردند و بـا روحـیه و نشاط بالا زندگی کنند.
بر این اساس حقوق معلولان در حوزه حـقوق شـهروندی دارای مـصادیق متعددی میباشد که از مهمترین آنها عبارتند از: حق مسکن، حق برخورداری از خـدمات تـوان بخشی، حق بهرهمندی از تسهیلات و فضاهای مناسب سازی شده شهری، حق برخورداری از اشـتغال، حـق تـفریح و سرگرمی، حق دسترسی به اطلاعات شهری، حق برخورداری از آموزش و حق مشارکت در برنامهریزیهای شـهری است. در این راستا، دولتها موظفند تا برای توانمندسازی افراد دارای معلولیت جهت زندگی مستقل و مشارکت کامل در تمامی جنبههای زندگی، تدابیر مـناسبی بـر مـبنای برابر با سایرین جهت دسترسی آنها به محیط فیزیکی ،تـرابری، اطلاعات و ارتباطات و سایر تسهیلات و خدمات ارائه شده در مناطق شهری و روستایی اتخاذ نمایند و دولتها باید تلاش کنند تـا فـضا براي حضور معلولان آماده شود و آنان بتوانند به شکلي مستقيم و بـدون کـمترين وابـستگي به حمايت ديگران، حضوري پررنگ در جامعه داشته باشند و بتوانند نيازهاي خود را تأمين کنند. اميد است اين مقاله بتواند نقش مـهمي در تـغيير نگرش به رويکردهاي برنامهريزي در حوزة معلولان داشته باشد.
انتهای پیام / روزنامه دیدهبان زاگرس