آموزش شهروندی
اکبر ایازی
آموزش شهروندی از واژههای آشنا در نظام آموزش رسمی و غیررسمی در سطح بینالمللی و ملی است که از دیرباز درباره آن بحثهای زیادی شده است. به طوری که در دهههای اخیر در عرصههای گوناگون آن تلاش چشمگیری انجام شده است که در نهایت باعث توجه به اهمیت و نقش عمیق و گسترده آموزشهای شهروندی در رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ملل گردیده است.
سیستم آموزش در جوامع مختلف شهری بهعنوان محور تحولات شهروندی، زمینهساز تغییر، رشد و نمو جامعه شهری خواهد بود. البته شهرنشینی با شهروندی متفاوت است. شهروندی از ارتباط تکتک افراد جامعه معنا و حقیقت مییابد و در تمام طول عمر فرد با او همراه میشود. در این زمینه آموزشهای شهروندی در تمام مراحل زندگی فرد تأثیرگذار خواهد بود و عدمآگاهی از روابط متقابل شهرداری به عنوان سیستممدیریت شهری و شهروندان، نشان از کمبود آموزشهای لازم شهروندی توسط تمامی متولیان امر در سازمانها، ادارات و نهادهای مختلف دارد. این در حالی است که آموزش شهروندی، بخشی از وظایف مدیریت شهری محسوب میشود و شهرداریها میتوانند با ارائه آموزشهای متنوع در حیطههای مختلفی ازجمله فرهنگی، اجتماعی و علمی نقش مهمی در آموزش ایفا کنند که این اقدام در ایجاد و توسعه شهری فعال و پویا نیز تأثیر بهسزایی خواهد داشت و سبب تقویت روحیه، ایجاد نشاط در جامعه و کاهش جرم در شهر میشود ، اما باید پذیرفت این مهم تنها با ورود و تلاش یک نهاد محقق نخواهد شد.
به طور کلی شرط اساسی شکوفایی و بالندگی هر جامعه در توسعه سرمایههای انسانی و تربیت آنها نهفته است. آموزش و به ویژه آموزش شهروندی عامل اساسی در ارتقاء فرآیندهای توسعه به شمار می رود (هر چند که این تنها عامل نیست)، به علاوه آموزش شهروندی میتواند سهم بهسزایی در مشارکت کامل تودههای مردم در پیشرفت خود و در نظارت فعالانهشان نسبت به تغییرات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی داشته باشد.
توسعه بایستی دقیقاً در مرکز تمامی برنامههای آموزش شهروندی قرار گیرد و بهدلیل آنکه زیربنای توسعه شهری و به تبع آن توسعه ملی، توسعه در هر یک از بخشهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و زیست محیطی می باشد، لذا برای رسیدن به توسعه در هر یک از بخش ها نیاز به آموزش ضروری به نظر می رسد و از آنجایی که انسان محور توسعه محسوب میشود، نیاز به آموزش برای انسان بیش از پیش ضروری به نظر میرسد که این آموزش میتواند در ابعاد مختلفی صورت گیرد.
شهروندی نوعی قرار اجتماعی است که هدف اصلی آن ارتقای رفاه و امنیت در سطح جامعه است. این مفهوم ضرورتاً به این امر میپردازد که افراد یک جامعه چگونه باید رفتار کنند تا به این هدف برسند.
آموزش شهروندی، کسب آگاهی در مورد حقوق شهروندی است. این عامل، نقش مهمی در نهادینه شدن حقوق شهروندی دارد. آموزش شهروندی منجر به تحکیم و تقویت نظام ارزشی مهارتهای شهروندی در جهت استحکام دموکراسی و مشارکت پایدار شهروندان میگردد. این مؤلفه ضامن بقاء و تداوم حیات اجتماعی و میزان توسعه همهجانبه جوامع صنعتی و رو به پیشرفت است. چنین تربیتی از همان آغاز طفولیت نوعی اعتماد به نفس و رفتارهای مسؤولانه را از نظر اجتماعی و اخلاقی به وجود میآورد.
مفهوم شهروندی بر پذیرش مسئولیتهای خود در مسائل اجتماعی و داشتن باورهای مثبت و ذاتا ارتباطی درباره همکاری با دیگران برای اداره زندگی دلالت دارد همچنین به سوی اصلی حقوقی که دربردارنده وظایف و تعهدات اجتماعی نیز معطوف شده است. از این نظر مفهوم شهروندی، هم برای سیاستمداران و هم برای اندیشمندان اجتماعی و مجریان طرحهای فرهنگی، دارای اهمیت است. زیرا همه آنها بر مسئولیتهایی تأکید میکنند که زمینه بقای جوامع سیاسی و محیط طبیعی ما را استحکام میبخشد.
با این توضیحات باید نتیجه گرفت مفاهیم شهروندی، آموزش شهروندی، حقوق شهروندی و فرهنگ شهروندی هریک مولفههایی مهم، درهمتنیده و پیچیدگیهای خاص خود را دارند که باید مورد توجه ویژه مسئولان و متولیان امر قرار گیرند.
انتهای پیام / روزنامه دیدهبان زاگرس