چشم انداز
شهاب حیدری فارسانی
آنچه که بعد از پیروزی دکتر پزشکیان نمایان است اینکه استان به شدت درگیر سهم خواهی ها و تقابل های درونی جریانی است گرچه شعبه شعبه است اما در تیرماه ۱۴۰۳زیر یک چتر فعالیت کرد این جریان پس از پیروزی در انتخابات دکتر پزشکیان بعنوان رئیس جمهور حالا با دردسر و استرس از حضور جریانی دیگر در بازی قدرت ، همه چیز را فراهم برای تسلط بر مملکت می بیند ، این البته اولین بار نیست که قدرت در دست اصلاح طلبان دیروز و بقول بعضی از تئوریسین های انان« بهبود خواهان »امروز است و شاید آخرین بار نیز نباشد اما واضح است که در چنین شرایطی که رقیب بلیط حضور در میدان را اخذ نکرده و نمی تواند در رقابت باشد و خودی های دیروز نیز به بهانه همراهی غیر خودی های امروز و عبور از رویکرد « تحول خواهی» از گردونه سیاست و قدرت حذف شده و کنار گذاشته شده اند ، برای شعبات مختلف جریان حاکم قابل قبول نباشد که از صحنه بیرون بمانند !
در استان نیز همین قصه جریان دارد ، رقیبی در میدان نیست ، مدیران دولت دیروز به بهانه و البته توجیه اینکه بانی وضعِ موجود هستند باید کنار بروند و جای خود را به اصلاح طلبان انقلابی بدهند ! ، البته این موضوع چیز جدیدی نیست و در برهه های مختلف نیز این عزل و نصب ها و آمدن و رفتن ها مسبوق به سابقه بوده و خواهد بود لیک آنچه قابل توجه است اینکه اغلب مدیرانی که دولت آقای رئیسی را همراهی کرده و دولتمرد آن دولت بوده اند برادران همین انقلابی هایی اصلاح طلب بوده اند که در ادوار مختلف در کنار هم بوده و این نزدیکی آنها به هسته قدرت بوده است که برایشان سهمی در نظر گرفته شده و همراه دولت شده اند و در واقع گرچه از دولتِ آقای رئیسی حکم مدیریت و ابلاغ مدیریتی دریافت کرده اند اما منسوبان نمایندگانی بوده اند که از دید برادرانِ اصلاح طلب انقلابی خود چندان خودی و محرم محسوب نمی شوند و از این روست که تحت عنوان بانیان وضع موجود و کارگزارانِ دولت پیشین باید عطای کار را به لقایش بخشیده و خانه نشین شوند . پزشکیان و تیم او در یک شرایط سخت و با سهم خواهی های فزآینده برادران اصلاح طلب مواجه است که هر کدام در جریان انتخابات ابلاغی داشته و ستادی دایر کرده اند و حامی ایشان بوده و امروز پس از انتخابات ریاست جمهوری از رئیس جمهور و دولتش سهم شان را مطالبه می کنند !
البته این موضوع قابل پیش بینی بود زیرا تنوع ابلاغ ها و ستادها موضوعی مسبوق به سابقه نبود و شاید برای اولین بار در تاریخ سیاسی انتخابات ها در ایران کاندیدایی از یک جریان سیاسی دارای ستادهای متنوع بود که هر کس بدون تناسب جایگاه و پایگاه و سن و سالش می توانست برای او ستاد بزند و از دست اندرکاران غیر رسمی کادر حامی اش در تهران ابلاغ ستادی بگیرد !!
امروز آن رفتار انتخاباتی بی سابقه برای دست اندر کاران دولت و نمایندگان و استاندار اینده دردسر خواهد شد ، استاندار آینده تحت تاثیر این فشارها و سهم خواهی ها نخواهد توانست کابینه خود در درون استانداری را تکمیل کند ، فرماندارانش را به طور کامل چیدمان کند و مدیران کل ها هم پا در هوا چشم انتظار روز خود هستند تا فرا برسد !
انتهای پیام / روزنامه دیدهبان زاگرس
