دل نوشته یک دهه شصتی !!!

کد خبر: 910-10730 گروه: یادداشت
1401/07/30 18:12
دل نوشته یک دهه شصتی !!!

بهار فرح بخش و تابستان داغ عمرم را گذرانده ام و کم کم  وارد پاییز عمرم میشوم .

?از بهارش آنچه به یاد دارم درس خواندن بود و بازی های بچه گانه در کوچه های خاکی روستایمان ، در بهار عمر ما حتی بازی کردن جُرم بود ، تابستان داغ عمرم به ادامه تحصیل ، سربازی و کار برای امرار معاش و گذران زندگی گذشت .

?در بهار و تابستان عمرم از بچگی و جوانی کردن خبری نبود ، همش صف نَفت ، صف کوپن ، گرانی و تورم ، بخور نخور ، برو نرو ، امر و نهی خانواده و حکومت و کلا محدودیت بود .

?حالا که وارد پاییز عمرم شده ام نگاهی که به  دو فصل گذشته می اندازم میبینم بجز سختی و مشقت ، نبود شادی و نشاط چیزی حاصلش نبوده است .

?به این پاییز  هم نمی‌توان امید داشت چه رسد به فصل زمستانش ، هر چند با امید زندگی کردیم و ادامه دادیم اما تهش ناامیدی بود .

?امیدوار بودم بهار عمر آینده گان توام با شادی و نشاط و سرزندگی باشد ، ولی هر چه نگاه میکنم بهاری برای آینده گان نمیبینم ، در بهاری که از دنیا بریده باشی و ندانی اطرافت چه خبر است ، گرانی و تورم افسار پاره کرده باشد ، اقتصاد کشورت متلاشی شده باشد ، رانت و آقازادگی جولان دهد ، شغل و مسکن نداشته باشی ، پیران برای جوانان تصمیم بگیرند ، بهار نیست بلکه دقیقا وسط تیر تابستان است !!

?افسوس که بهار عمر کودکان این سرزمین ، با پاییز عمر دهه شصتی ها یکی شده است ، ما را نسل سوخته نام نهادند ، نمی‌دانم چه اسمی می‌توان بر نسل دهه هشتادی و نودی گذاشت ؟!!


انتهای پیام / روزنامه دیده‌بان زاگرس
دیده‌بان زاگرس امروز
آرشیو

یادداشت
آرشیو