چرخه های تکراری !!
یکی از اقوام تمکن مالی چندانی نداشت اما پول زیادی را برای خرید گرانترین خشکبار هزینه می کرد.
گردو و پسته و بادام کیلویی فلان تومن میخرید و میخورد. بهترین میوه جات و مرغوبترین خوراکی ها را میخرید و میخورد. یکبار بدون رودرواسی از او پرسیدم : تو چه طور توی این اوضاع گرانی و بی پولی این قدرخرج پسته و فندق میکنی؟ جواب جالبی داد و گفت : عزیز من! من اگر این پسته و فندق را نخرم نخورم همین پول را باید خرج آمپول و شربت و قرص و ویزیت و سونوگرافی و آزمایشگاه بکنم ....
دقیقاً مشابه همین جواب را یک فعال حوزهی گردشگری به صورت پیشنهاد به وزارت بهداشت داده بود و گفته بود: «اگر بخشی از بودجهی پیشگیری از درمان در وزارت بهداشت به تأمین یارانه برای سفر دهکهای پایین اختصاص داده شود بخشی از هزینهای که برای درمان بیماریهای روانی و افسردگی ما میشود از بین می رود زیرا جامعه شهروندان سالم تری خواهد داشت ». مثال دیگری که در ذهنم هست پیمانکاری بود که کارگران زیادی را برای پروژه های پیمانی در استخدام خودش داشت. این پیمانکار به هر نحوی از سر و ته حقوق کارگرانش می زد. حق اولادشان یا اضافه کاریشان را به بهانه های مختلف پرداخت نمیکرد. کارگران ناراضی و شاکی به سازمانها و نهادهای ذیربط شکایت میکردند اما پیمانکار مذکور رشوه میداد سبیل بازرس یا کارمند سازمان را چرب میکرد و شکایت کارگر به نتیجه نمیرسید. کارگر نومیدانه شکایت به اداره کار میبرد و نهایتاً بعد از کلی کاغذ بازیهای اداری و به زحمت افتادن کارگر و پیمانکار؛ پیمانکار مبلغ گزافی جریمه میشد اما جالب این جاست که او هرگز دست از رویهاش برنمیداشت و سیاستش را عوض نمیکرد. حاضر بود مبلغ زیادی بابت رشوه و باج و جریمه بدهد اما همین پول را به عنوان حقوق و پاداش کارگر ندهد.
جایی خوانده بودم در فلان کشور اروپایی دولت برای حمایت از قشر محروم و طبقه پایین جامعه اقلام خوراکی ضروری مانند پروتئین و لبنیات را در بستهبندیهای ساده با قیمت بسیار پایین در فروشگاه های مخصوص عرضه میکند... این کشور غربی بی دینِ از خدا بی خبر مسلماً برای رضای خدا این کار را نمیکند و شاید دغدغهی نوعدوستی و نیت خیرخواهانه هم ندارد بلکه فقط به یک دلیل ساده دست به این کار میزند. این کار او یک راهبرد مدیریتی معمولی است .
پولی را که بایدهزینه ی درمان جامعهی بیمارش کند خرج سلامتی و نشاط مردمش میکند. بودجه ای را که باید خرج عوارض سوء تغذیهی مردمش بکند خرج خوراک و سلامت و سرزندگی جامعه میکند.
ببینید خیلی از چرخههای تکراری اشتباه ، خیلی از کلافهای سردرگم اجرایی و معضلات اجتماعی راهکار ساده ای دارند. خیلی از بحرانهای اجتماعی ما زاییدهی عدم شایسته سالاری و سوء مدیریتهاست ؛ کارشناس ها دکترها و پیشوند پسوندهای پر طمطراقی که در حوزهی مدیریت و برنامه ریزی در سطح آن فامیل دیپلمهی ما هم نیستند ..
انتهای پیام / روزنامه دیدهبان زاگرس