گرانی دارو با طعم مرگ!
شیریان
قرار نبود اين يادداشت با تيتري چنين تلخ نوشته شود. عنوان ديگري در ذهنم هجي ميشد. عنواني در حد و اندازه رنجي ديگر از مجموع دردهايي که غم و اندوه هموطنانم را افزون و در پيکره زندگيشان سايه آرامش را از آنان ستانده و صبوريشان را کاهش ميدهد.
اما انتشار تيتر خبر 7 بهمن جاري در خبرگزاري ايرنا با کُد خبر 85729006، ذهنم را بيش از پيش به هم ريخت: »شوک گراني دارو؛ گاهي از هر10 مشتري داروخانه، 3 نفر با ديدن قيمت، از خريد منصرف ميشوند« اين خلاصه سخنان هادي احمدي »عضو هياتمديره انجمن داروسازان ايران« است. شرح غمبار گزارش پژوهشگر ايرنا چند و چون گراني از جمله هزينههاي توليد، عدم هماهنگي گرانشدن دارو با بيمهها و بسياري عوامل مداخلهگر را بررسي کرده است. اما گزينههاي موثر در افزايش قيمت، تنها بيماران را رنجورتر، نااميدتر و تا پشيماني از خريد دارو پيش ميبرد. آمار ترسناک منصرفشدگان از خريد دارو که تا 30 درصد بيماران ميرسد همه رخداد تلخ اين خبر نيست. آثار انصراف از خريد دارو؛ تشديد بيماري، بههمخوردن کارکرد بيماري و زخمهاي عميقتري که تا امکان وقوع مرگ بيمار را تهديد ميکند، لرزه بر اندام انسانيت مياندازد. مستند اين تحليل، سکوت و بيخيالي نمايندگان، دولت و از همه مهمتر مدعيان انقلابينمايي است که براي آرزوهاي ساده خود از جمله برکناري دکتر محمدجواد ظريف و يا مهمتر از آن مثل عدم برقراري ارتباط با آمريکا، کفن ميپوشند و عليرغم نداشتن مجوز قانوني تجمع با همه هستي خود حدود دويست سيصد نفر را جمع ميکنند و در مصونيت و حفاظتي آهنين به دکتر پزشکيان شخصيت دوم کشور علنا توهين ميکنند.
اما هرگز ديده نشده اين کفنپوشان خياباني و هديهدهندگان کفن و اعلاميه مرگ به ميهمانان صدا و سيما حتي يک کلمه در باره گراني، کمبود دارو بهدليل افزايش سرسامآور قيمت دلار، تحريم، آثار نپيوستن به FATF، فقيرشدن هرروزه مردم، سخن بگويند يا اعتراضي واقعي به نابساماني وضع موجود داشته باشند. آناني که همچنان که تحريم را نعمت دانستهاند، بر طبل خشونت و جنگ ميکوبند. براي کاسبان تحريم، جان مردم ايران چقدر ارزش دارد؟ براي معترضين گفته شده، سلامتي و جان بيماراني که توانايي خريد دارو را ندارند چقدر ميارزد؟ دوستي که از فرزندان شهداي عمليات کربلاي چهار است دو هفته پيش در گفتگويي درباره گرانيها و خريد قرص کاهنده قند خون حرف ميزديم؛ گفتم از 80 هزارتومان به 120 و حالا به 170 هزارتومان رسيده است. او که در بازنشستگي با چند بيماري توام دستوپنچه نرم ميکند، ميگفت ديگر داروهاي قندخونش را نميخرد چون بايد به درمان گران بيماري رنجآورش برسد. هنگام شنيدن سخنان دوست قديميام اشکهايم را پنهان کردم و به بهانهاي چند لحظه از او جدا شدم تا از بغض دردناکي که گلويم را ميفشرد رها شوم؛ اما مگر ممکن بود. به احتمال زياد گزارش رنجآلوده 7 بهمن ايرنا و اين يادداشت را نه مسوولان ميخوانند، نه کفنپوشان خياباني معترض به دکتر ظريف و نه مجريان و تهيهکنندگان برنامه »جعبهسياه« شبکه افق. در پيامي به معترضان به دکتر ظريف نقل به مضمون گفته شده: »لطفا با کفن شرکت کنيد!«. از »گراني دارو طعم مرگ ميدهد« تا اهداي کفن در برنامه »جعبهسياه« و کفنپوشي خياباني فاصله بسيار است.
انتهای پیام / روزنامه دیدهبان زاگرس