مذاكره ،مذاكره ،مذاكره!
ثریا صفری
مذاكره، از ريشه ذكر بهمعني گفتن يا بهياد آوردن از مصدر باب مفاعله است و بر مشاركت دو نفر يا دو گروه در گفتوگو دلالت دارد. مذاكره گفتوگو بر سر داشتهها، آوردهها و خواستههاي طرفين است.
در حقيقت طرفين مذاكره با آوردههاي خود تلاش ميكنند تا طرف مقابل را متقاعد كنند كه لياقت، توان و شايستگي رسيدن و بهدستآوردن خواستههاي خود را دارند. مذاكره، تلاشي دو يا چند جانبه است كه طرفين مذاكرات ميكوشند تا به منفعت يا منافعي از قبل تعريف شده برسند. در واقع اين سعي و تلاشي هنرمندانه براي دستيابي به اهدافي مشخص از طريق مصالحه است. در مذاكرات بر مبناي آوردهها، امكانات و تواناييهاي طرفين، امكان تحقق خواستهها و رسيدن به نيازها و اهداف وجود دارد. هدف اصلي مذاکره، ايجاد توافقي مشترک و مرضيالطرفين مذاکرهکنندهاست كه برد-برد باشد. توافقهايي که رضايت طرفين در آن فراهم نشود و منافع آنها را تامين نكند، دوام نخواهد داشت. در مذاکره، گفتوگوكنندگان در مورد موضوعهاي متعدد و مختلفي از تجارت گرفته تا سياست، قراردادها و...، بحث و گفتوگو ميکنند تا به توافقي برسند که درآن نيازها، مصالح و اهداف هر دو طرف تامين شود. هدف مذاکرات، دستيابي به راههايي مصلحانه براي حلوفصل عادلانهي تضادها و اختلافهاست و همچنين رسيدن به تعاملاتي سازنده و انعطافپذير براي حل تضادها و مسائل فيمابين است. مذاکرات بايد به ارتباطات مفيد و موثر بين طرفين منجر شود و اسباب ارتقاي اعتماد و اعتبار متقابل طرفين گردد و روابطي مثبت و پايدار بين آنها ايجاد نمايد. ابزار اصلي مذاکرات، قدرت و آوردههاي اوست. طرفين از قدرت بهعنوان ابزار پيشبرنده در مذاكرات استفاده ميکنند؛ بهطور مثال ابزار و آوردهي معلم، دانش و نحوهي انتقال بهينه آن است همانطور كه ابزار قدرت فروشندههاي کالا، اجناسي باكيفيتتر و ارزانتر است و در مقابل ابزار و آوردههاي دانشآموز و دانشجو، هوش و استعداد و قدرت فراگيري بهتر است كه امكان حضور در محضر اساتيد ديگر را به آنها ميدهد و آوردهي خريدار، پول نقد و معتبري است که با آن ميتواند از فروشندهي ديگري خريد نمايد. در واقع، درک طرفين از قدرت طرف مقابل تعيينکننده است. با شرح و اوصافي كه رفت، شكل مذاكرات بين ايران و آمريكا اگر چه ميتواند در ايجاد توافق نقش داشته باشد اما محتواي مذاكرات مهمتر و موثرتر است. در حقيقت مذاكرات چه مستقيم برگزار شود چه غيرمستقيم، درك طرفين از قدرت، تواناييها و آوردههاي آنها در رسيدن به توافق اهميت روشني دارد. البته از هنر مذاكرهكنندگان نميتوان گذشت اما الي و لابد منافع نهايي در مذاكره بر مبناي دستان پر يا خالي مذاكرهكنندهها تقسيم ميشود.
انتهای پیام / روزنامه دیدهبان زاگرس