خاموشی؛ تاریکی مدیریت ، نه کمبود برق !!
امیر ارسلان حاجی پور
بزودی برنامه قطعی برق در استان و کشور اجرایی میشود.
این روزها، قطعیهای مکرر برق دیگر برای مردم ایران صرفاً یک اختلال فنی نیست؛ بلکه به نمادی از ضعف ساختاری، ناکارآمدی مدیریتی و بحران در برنامهریزی بلندمدت بدل شده است.
در ایران هر تابستان و حتی زمستان و بهار ، مردم باید منتظر یک بحران تازه باشند.
در کشوری که دهههاست خود را یکی از دارندگان اصلی منابع انرژی در جهان میداند، خاموشیهای مکرر پرسشی جدی پیش روی افکار عمومی میگذارد: چرا با این همه ثروت زیرزمینی، مردم باید در تاریکی زندگی کنند؟
طنز تلخ ماجرا آنجاست که ایران نهتنها بهعنوان صادرکننده انرژی شناخته میشود، بلکه بارها از تبدیلشدن به هاب انرژی منطقه سخن گفته شده است. با این حال، در عمل مردم برای روشن نگهداشتن یک لامپ یا فعالماندن یخچال خانه، نگران جدولهای زمانبندی خاموشی و افت ولتاژ برق هستند. بدتر آنکه خسارات ناشی از این خاموشیها – از سوختن لوازم خانگی تا اختلال در خدمات درمانی و کسبوکارها – بیهیچ پاسخگویی مشخص، بر دوش شهروندان افتاده است.
از سوی دیگر، در واکنش به نارضایتیها، شاهد پاسخهایی هستیم که بیشتر به توجیهات تکراری شباهت دارند تا راهحل. عباراتی نظیر «افزایش مصرف»، «کمبود منابع آبی» یا «فرسودگی شبکه» سالهاست شنیده میشوند، اما هیچ نشانهای از اصلاح روند، نوسازی زیرساختها یا توسعه منابع انرژی تجدیدپذیر مشاهده نمیشود.
آیا وقت آن نرسیده که مسئولان به جای پاککردن صورتمسأله با وعدههای توخالی، یک بار برای همیشه پاسخگو باشند؟ قطعی برق فقط تاریکی نیست، نماد تاریکی در تصمیمگیری، تاریکی در مدیریت و تاریکی در اولویتبندی منافع مردم است.
مشکل اصلی، نه در مصرف مردم، که در مصرف اعتماد آنهاست. هر بار خاموشی اتفاق میافتد، نوری از اعتماد عمومی نیز خاموش میشود. برق میرود، اما تاریکی در ذهنها و دلها باقی میماند.
در دنیایی که کشورهایی با یکدهم منابع ایران توانستهاند با انرژی خورشیدی، بادی و تکنولوژیهای نوین برق پایدار تولید کنند، تداوم این خاموشیها نه تنها پذیرفتنی نیست، بلکه شایسته پیگیری جدی و مطالبهگری رسانهها و مردم است.
انتهای پیام / روزنامه دیدهبان زاگرس