غبارآلود و جانفرسا!

ثریا صفری
سالهاست كه در بسياري از استانها مسالهي گرد و غبار به يكي از معضلات زيستمحيطي تبديل شده است. با آنكه فصل بهار است و بايد بارشها هوا را تر و تازه كنند اما دردناك است كه باران و گردوغبار توامان بر سر مردم ميبارد. البته شدت ريزش گرد و غبار بسيار بيشتر از قطرات حياتبخش آب است.
. از وقتي به جنگلهاي بلوط در زاگرس، خسارتهاي جبرانناپذيري وارد شد، پديدهي شوم گردوغبار بيشتر به چشم ميآيد. شايد در دههي هشتاد در استاني مانند ما كه از آب و هواي كوهستاني برخوردار بود كسي تصور نميكرد، شدت بارشها چنان كاهش پيدا كند كه گرد و غبار جاي آن را بگيرد. براي غرب كشور، بسياري از كانونهاي گردوغبار در خارج از مرزها قرار دارد و عملا كاري از دست مردم و دولت برنميآيد.
در اين وضعيت ناترازي انرژي كه مسالهاي كاملا جدي است بهطوري كه در اولين ماه سال، قطعي برق شروع شد و اگر كولرها روشن شود، ممكن است ساعات قطعي برق بيشتر شود و قطع آب نيز به آن اضافه شود، برخي از مردم شلنگ بهدست در حال شستن درب منازل و مغازههايشان هستند. آن هم آب لولهكشي و تصفيهشده كه نميشود هيچ جايگزيني براي آن پيدا كرد. البته كه اين كار، نظافت نيست چون از آسمان، گردوغبار ميبارد و راه نفسكشيدن را سد كرده است. بيش از آنكه مسالهي ناترازي انرژي، مطرح باشد بهنظر ميرسد كه ملت و مسوولين دچار ناترازي عقل و منطق شدهاند.
وقتي دولت مجوز حفر چاه در وضعيت بحراني سفرههاي زيرزميني را صادر ميكند و مردم از آب تصفيهشده براي شستن پيادهروها استفاده ميكنند و عدهاي به قاچاق چوب مشغولاند و سر از تن بلوطها جدا ميكنند، چگونه ميتوان توقع داشت همهي اين ندانمكاريها را خدا و طبيعت براي بشر جبران كند. كارشناسان معتقدند:»هر هکتار جنگل بلوط سالانه 500 تا 2هزار مترمکعب آب را در فصل بارندگي، ذخيره ميکند که منبع قابلتوجهي در شرايط کمآبي کشور محسوب ميشود. درختان بلوط در حفظ زيستگاه، توليد اکسيژن، پايداري آب و خاک، سرپناه و نيز نفوذ آب، نقش مؤثري در اکوسيستم منطقه و جنگلهاي زاگرس ايفا ميکنند.« اگر ملت و دولتي براي ويراني مملكتي دست به دست هم بدهند، بديهيترين كاري كه طبيعت با آنها ميكند همين بلاهاي زيستمحيطياست كه بر سر مردم آوار شده و مانند گردوغبار راهي براي مهار آن وجود ندارد.
انتهای پیام / روزنامه دیدهبان زاگرس

