ما عادت کردیم !!

اگر ما عادت کرده بودیم که قانون مدار باشیم ، منافع ملی را بر منافع شخصی ارجح بدانیم ، در حرف و عمل شفافیت داشته باشیم ، به شعور بیشتر از شعار توجه کرده بودیم ، وجدان کاری داشتیم ، پرسش‌گری و مطالبه گری می‌کردیم،  پاسخگویی بلد بودیم ، حق و حقوق شخصی دیگران را به رسمیت می‌شناختیم باید حالا کشوری توسعه یافته و جامعه ای سالم می‌داشتیم!

چرا ما نتوانستیم جامعه ای درست کنیم که عادت های پسندیده داشته باشد ؟ چرا زمامداران ما مردم را با حق و حقوقشان آشنا نکردند ؟ چرا مسئولین ما حقوق مدنی را برای شهروندان توضیح ندادند ؟ چرا از شفاف سازی فراری بودیم ؟ چرا از افشای اسامی متخلفین هراس کردیم ؟ چرا دادگاه‌های علنی برگذار نکردیم ؟ و صدها چراها که باعث شده ما دچار عادت هایی شویم که حالا جامعه و حکومت را دچار چالش های عمیقی کرده است ؟!

عادت های حسنه را رواج ندادیم تا مردم به عادتهایی همچون گرانی ، دروغ و دغل بازی،  بی اخلاقی ، ریا و تزویر ، افسردگی ، بی قانونی ، جنگ و دعوا ، غم و اندوه ، فاصله طبقاتی ، نداشتن حق اعتراض و دهها عادت منفی گرفتار شدند .

ما به ظلم عادت کردیم ، به فقر عادت کردیم ، به غارت بیت المال عادت کردیم ، به سکوت در برابر ظلم و ظالم عادت کردیم ، به خشک شدن رودخانه و دریاچه هامون و نابودی جنگل و درختان مان عادت کردیم ، به انتقاد نکردن از زمامداران مان عادت کردیم و حتی دیگر به فراموشی هم عادت کردیم !!

عادت های خوب را فراموش کردیم تا عادت های بد بر جامعه حکمفرما شد و طوری شد که این مردم دیگر زورشان به خودشان نمی‌رسد چه برسد که بخواهند بر دیگران اثر بگذارند و عادت های خوب را ترویج کنند !

آری برادر ؛

ما به اجبار و حتی زیستن های حقیرانه عادت کردیم ، ما به سیاهی و مشکی عادت کردیم ، به جای عمل ، به شعار عادت کردیم ، به درد عادت کردیم ، به بلاتکلیفی عادت کردیم و به جامعه ای که می‌لنگد هم عادت کردیم !!

جان کلام اینکه ؛ برای آینده و نجات سرزمین مان باید ترک عادت کنیم !