مطبوعات در سالِ ۹۹ چه نمرهای میگیرند؟
سال ۱۳۹۹ با تمامِ سختیها و فراز و فرودهایش به پایان رسید و سالِ نو که از قضا قرنِ نو هم با آن رقم خورده، چند روز است که آغاز شده و اکنون و این ما هستیم و انتظارِ سالی مبهم و سرشار از بیم و امید.
سالِ ۱۳۹۹ به دلیلِ شتابِ تحولات در آن، در چند حوزهی متفاوت اما متناظر، قابل ارزیابی و تحلیل است؛ یکی از این حوزهها که به جد واجدِ نقد، بررسی و تبادلنظر است، حوزهی رسانههای مکتوب است؛ حوزهای که در سال ۹۹، در کنارِ تمامِ مشکلاتی که از قبل با آن روبرو بود، با مشکلی بزرگ به نام «کرونا» هم دست به گریبان شد و حیاتش به تمامی در معرضِ حذف و نابودی قرار گرفت.
سالِ ۹۹ برای روزنامهها ، سالی سخت و طاقتفرسا بود ؛ در این سال، بیثباتیِ قیمتِ کاغذ و افزایشِ هر دم افزونِ آن، بسیاری نشریات را به تعطیلی کشاند، بسیاری را به کاهشِ تعداد صفحات مجبور کرد، زمینهی اخراج و تعدیلِ بسیاری از خبرنگاران و کادرِ فنی و حرفهای روزنامهها و مجلات را فراهم کرد، افتِ کیفیِ آنها را سبب شد و در بسیاری موارد نظم و ترتیبِ انتشارِ آنها را به مخاطره انداخت.در این سال، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی با تمامِ قدرت و زرق و برقشان به مصافی سخت با مطبوعاتِ کاغذی آمدند و تلاش کردند تا مخاطبانِ آنها را در سبدِ روزانهی خود قرار دهند. پلتفرمهای مجازی نیز در این سال رقیبی دیگر بودند که از چند جهت مطبوعاتِ کاغذی را در منگنه گذاشتند و مستقیم و غیرمستقیم تلاش کردند این ذهنیت که دورانِ مطبوعات و رسانههای مکتوب گذشته است را تقویت و تداعی کنند.
در این سال تعدادی روزنامهنگار مهاجرت کردند، تعدادی رخ در نقابِ خاک کشیدند، تعدادی از حرفهی روزنامهنگاری به هرچه غیر از آن بود اسبابکشی کردند و تعدادی هم علیهِ آن شمشیر کشیدند و تمامقد به مصافش آمدند.
با تمامِ اینها و در سالی که «سالِ کرونا» بود، مطبوعاتِ کاغذی چه دستاوردهایی داشتند؟ چه نمرهای میگیرند و معدلِ عملکردِ آنها چه عددی را نشان میدهد؟ به نظر میرسد همین که روزنامهها در روزگاری که مجموعهی نیروها، حذفِ آنها را نشانه گرفته بود، ماندند و منتشر شدند(یعنی مخاطب داشتند)، خودش به تنهایی یک «اتفاق» بود. اتفاقی که نشان داد مطبوعاتِ کاغذی در روزگارِ جولانِ فضای مجازی، هنوز هم دارای پایگاهی گسترده بین مخاطبان و جایگاهی مستحکم بینِ تصمیمگیران و تصمیمسازان است. ماجرا به «فقط بودن و ماندن» هم البته ختم نشد چرا که در این سال آنها که به دنبالِ تحلیل، پرونده، تفسیر، تمرکز، خواندنِ متنهای استوار با نثری قوی و دلنشین بودند، مقصدی جز مطبوعاتِ کاغذی نداشتند.
عملکردِ مغشوش و حاکمیتِ دروغ و شایعه در فضای مجازی هم دلیلِ دیگری بود که مردم را به این جمعبندی رساند که هنوز هم «دقت» مهمتر از «سرعت» است و روزنامهنگارانِ حرفهای، با تمامِ محدودیتهایشان هنوز مرجعِ معتبرتری برای مراجعه هستند تا ادمینهای ناشناخته و آماتورِ فضای مجازی.
تمامِ اینها البته با قبولِ این پیشفرض است که هنوز هم روزنامهها ضعفهای بسیار دارند و باید تلاشِ بیشتری را برای حفظِ مخاطبانِ پیشین و جذبِ مخاطبانِ تازه به کار ببندند؛ زمانِ تحققِ این پیشفرض هم از قضا همین سالِ ۱۴۰۰ است چرا که به نظر میرسد شیبِ مشکلات و تلاشِ رقبای تازهنفس در سالِ نو سیرِ صعودی داشته باشد و مطبوعاتِ کاغذی را بیش از پیش به گوشهی رینگ ببرد. ما که به «امید» زندهایم، امیدوارم شما هم همراهِ ما و کوششهایمان باشید.
انتهای پیام / روزنامه دیدهبان زاگرس