تاختن ‌مرگ ‌بار ‌اسب ‌گرانی!

کد خبر: 2481-40727 گروه: یادداشت
1404/07/27 17:55
تاختن ‌مرگ ‌بار ‌اسب ‌گرانی!

ثريا صفری

 

مي‌دانيم و مي‌دانند كه هيچ‌گونه اعتراضي در مورد گراني افسارگسيخته شنيده نمي‌شود. لابد حضرات توقع دارند با حذف چهار صفر تمام مشكلات اقتصادي را يك‌شبه از بين ببرند.

. در حالي كه اين پروژه براي بسياري از كشورها به اوضاع بدتر اقتصادي منجر شده است. همين امروز صبح كه از خانه بيرون آمدم تا به محل كارم برسم زن همسايه را ديدم كه يك عدد مرغ از مرغ‌فروشي خريده بود و قسم مي‌خورد كه بابت آن 580 هزارتومان پول رايج مملكت پرداخت كرده است. نفس‌اش بالا نمي‌آمد چون براي تهيه‌ي بقيه‌ي مخلفات براي يك وعده‌ي غذايي چيزي در حدود 2 ميليون تومان بايد هزينه مي‌كرد. حق داشت مگر با ماهي پانزده تا بيست ميليون دريافتي همسرش مي‌شود زندگي كرد؟ مي‌گويند واحدهاي نظارت و پايش در حال گشت‌زني هستند و با هر‌گونه گران‌فروشي برخورد مي‌كنند. البته كه اين كار ضرورت دارد. اما آب از سرچشمه گل‌آلود است و اين نظارت‌ها نمي‌تواند باعث ارزاني شود. وضعيت اقتصادي به اندازه‌اي بد است كه مغازه‌ها به‌صورت لحظه‌اي قيمت اجناس‌شان را بالا مي‌برند. همه‌ي مردم معني عميق و دردناك تحريم را مي‌فهمند اما زندگي با اين وضعيت اقتصادي هم غير قابل تحمل است. هيچ مي‌دانيد مردم ديگر توان خريد لبنيات و مغزيجات را ندارند و با حسرت گوشت قرمزي كه قيمت‌اش از كيلويي يك و نيم ميليون تومان گذشته را نگاه مي‌كنند؟ قرار بود دروازه‌هاي ارزاني را به روي مردم باز و از مشكلات اقتصادي كم كنند اما ظاهرا هر روز سفره‌ي مردم كوچك و خالي مي‌شود. حقوقي كه در بهترين وضعيت تا يك هفته پس از واريز دوام مي‌‌آورد چه دردي از مردم دوا مي‌كند. كدام كارمند، كارگر و بازنشسته حقوق‌اش به ماهي 50 ميليون تومان مي‌رسد تا بتواند از پس هزينه‌هاي زندگي برآيد. حقوق‌ها كفاف هزينه‌هاي روزمره را نمي‌دهد در حالي كه سال‌هاي پيش مردم با همين حقوق‌ها مي‌توانستند پس‌انداز داشته باشند و نهايتا موفق به خريد خانه و ماشين شوند. كدام پدري را مي‌بينيد كه آينده‌اي براي خود و خانواده‌اش متصور شود وقتي زير بار هزينه‌هاي زندگي كمرش دو تا شده. براي اينكه بدانيم اقتصاد در حال فروپاشي است نيازي نيست حتما با علم اقتصاد آشنايي داشته باشيم همين كه قدرت خريد مردم نابود شده و خيلي‌ها به‌صورت ثانيه‌اي به دره‌ي فقر سقوط مي‌كنند، كافي است كه اين آشفتگي را درك كنيم. هر چند اوضاع به هيچ‌عنوان تعريفي ندارد اما تنها چيزي كه راه چاره‌ ندارد مرگ است، هنوز هم كساني هستند كه بايد دولت از آنان بخواهد تا به ميدان اقتصادي ايران وارد شوند و از رنج‌هاي مردم بكاهند.


انتهای پیام / روزنامه دیده‌بان زاگرس
دیده‌بان زاگرس امروز
آرشیو

یادداشت
آرشیو