حجاب !!

کد خبر: 1185-20305 گروه: یادداشت
1402/03/05 19:57

گفتن و نوشتن راجع به موضوع حجاب این روزها ریسک بزرگی است ؛با کمترین سوء تفاهم و سوء برداشتی ممکن است به خیلی چیزها متهم بشوید.

 اما من دوست دارم بگویم ....

یادم هست یک بار که برای خرید به بازار رفته بودم در میان شلوغی جمعیت پیاده رو و در حالی که غرق در افکار خود بودم؛ ناگهان دست مردانه ای محکم به پشت شانه ام زد و مرا از هزارتوی افکارم بیرون آورد.. همهمه ی جمعیت و ضربه دست مردانه ، آن هم در چنین موقعیتی ،حسابی شوکه ام کرد و بعد ....

مردی جلویم ظاهر شد...

 تا من به خودم بیایم و مغزم پردازش کند این مرد کیست و چرا چنین کاری کرده است چند ثانیه ای طول کشید..

 در همین اثنا ،مردی که از گویشش پیدا بود بختیاری است مداخله کرد و با حالت افروخته ای پرسید :خواهر! آشناست ...؟

نفس عمیقی کشیدم و گفتم آره ..داداشمه... خیلی ممنون ...مرد ادامه داد: گفتم اگه.... به هر حال ...ما هم بختیاریم ...شما هم خواهر ما هستین.. برادرم که از عکس العمل من و شوخی ای که کرده بود حسابی کیفور شده بود و هنوز داشت میخندید چرخید سمت آن مرد و با هم دست دادند و بعد سر شوخی و گفتگو را باز کردند....

 خواستم بگویم آن روز آن مرد راست می گفت ...

او مرا خواهر خود می دانست ..یک مرد بختیاری تمام دختران و زنان بختیاری را خواهران و مادران خود می‌بیند و بلکه بالاتر از آن همه دختران و زنان ایرانی را ...

خواستم بگویم اگر خواستید از حجاب بگویید و بشنوید یک بار به میان عشایر بختیاری بروید !

آن جانه کسی دغدغه ی حجاب دارد و نه حرفی از پوشش به میان می آید .

خبری از مقنعه و چادر و این حرفها نیست... حجاب چیزی است که در رفتار و گفتار زنِ آنجاست و چیزی است که در نگاه و فکر مردانشان است ...

شرافتی است که در اصالت شان هست .

آنجا هیچ زنی از مردی رو نمی گیرد و کناره نمی گیرد ...

موی نجیب و دست زحمت کش زنانشان قاعده ی" وجه و کفین" را برهم زده است و قانون "شرافتمندی "را برقرار کرده است .

این یکی دست در گردن دیگری می اندازد و آن یک، سر بر شانه دیگری می گذارد.. پاکدامن اند اگرچه پوشیده نیستند..

 آنجا قواعد نامحرم و محرم جور دیگری است..

 مادری به پسرش می گوید: باید دختر خاله ات را به زنی بگیری و پسر با ناباوری جواب می دهد :مگر میشود؟ او خواهر من است؛ یک عمر به چشم خواهرم به او نگاه کرده‌ام چطور می توانم با ازدواج کنم ؟...نه نمی توانم ...

پدری به دخترش می گوید :برادرم قصد دارد تو را برای پسرش خواستگاری کند ؛چه می گویی؟ دختر بهت زده جواب می دهد: اما.... اما ..پسر او که برادر من است؟!! نه نمی توانم ..

به مردی که برادرش فوت شده پیشنهاد می‌کنند بیا زن برادرت را بگیر و یتیم‌های برادرت را سرپرستی کن .

از خشم به خود می پیچد و می گوید: فلانی را به چشم خواهرم نگاه کردم حالا بیایم او را بزنی بگیرم .؟

ببینید محرم و نامحرمی نیست اما حرمت ها به قوت پابرجاست و حریم ها به متمدنانه ترین وجه پاس داشته می‌شوند.. بی اینکه گشتی باشد و ارشادی...!!

 حفظ حرمت ها و حریم ها نه به حجاب که به شعور آدمها واگذار شده ...

حجاب اینها نه از جنس پوشش و پرده، که ازنوع نگاه است .

نگاه زن به خودش... که خود را انسان می‌بیند و نه زن ...او هرگز زنانگی و جنسیت خود را به نمایش نخواهد گذاشت و تو هرگز او را برهنه نخواهی دید... و نگاه مرد به او که او را انسان می‌بیند و نه زن و هرگز جنسیت او را نخواهد دید .


انتهای پیام / روزنامه دیده‌بان زاگرس
دیده‌بان زاگرس امروز
آرشیو

یادداشت
آرشیو