پشت نقاب های تلخ

کد خبر: 1690-30204 گروه: یادداشت
1403/02/04 21:43

زهرا موسایی

 

آدم تند مزاجی است ؛آنقدر که نمی‌شود با او دو کلمه حرف زد .

همیشه خدا اخم‌هایش در هم است .آنطور که بین دو ابرو و به خصوص پیشانی‌اش کلی چین و چروک افتاده؛

 دائم غر می‌زند و از چیزهایی شاکی است. خیلی گوشت تلخ است . تحملش آسان نیست .

همه این‌ها را می‌دانم اما می‌فهممش... می‌دانمش ....

همه این‌ها که گفتم نشانه‌های درد است. زخم‌هایی است در درونش که مداوا نشده. رویشان مرهم نگذاشته‌اند ؛

بدخیم شده‌اند ؛عفونت کرده اند؛

سر باز کرده‌اند و این‌ها را بیرون می‌دهند. آخر زخم‌های روی پوست را، آدم‌ها می‌بینند؛ رویشان را تمیز می‌کنند .

مرهم رویش می‌گذارند خوب می‌شوند .

اما زخم‌های درون آدمها راکسی نمی‌بیند. فهمیدنش کاری هر کسی نیست!

 همانطور التیام نیافته و مداوا نشده باقی می‌مانند و سال‌ها خونابه و چرک و عفونت بیرون می‌دهند .

یکی حسادت بیرون می‌دهد.

 یکی بدخلقی و خشم ،یکی بی‌رحم می‌شود؛ یکی دزد، یکی زیاده خواه و تمام خواه ؛یکی مستبد و دیکتاتور؛یکی....

این‌ها صدمات ،تروماها و زخم‌هایی است که پدر و مادرها ،معلم‌ها و اطرافیان به ما وارد می‌کنند ؛درمان نمی‌شوند ؛روی هم و انباشت می‌شوند و کسی مسئول رسیدگی و درمان آنها نیست .

مدتی است به خودم می‌گویم دیگر حق ندارم هیچکس را بابت هیچ کارش سرزنش کنم!

 دیگر حق ندارم سر هیچکس داد بزنم! هیچکس را محاکمه و محکوم کنم !

تنها کاری که می‌توانم انجام بدهم این است که هر کاری بتوانم برایش انجام دهم .

خوب نگاهش کنم؛ موقعیت و شرایطش را بسنجم و سعی کنم درکش کنم .

تلاش کنم زخمش را پیدا کنم و بفهمم کجای روح و روانش کجا و چطور صدمه خورده؛ کجای دلش یا کدام بخش شخصیتش ضربه خورده و لگد کوب شده .

کمکش کنم اگر می‌توانم مرهمی روی دردش بگذارم.

 حرفی بزنم که بداند حق با اوست.

 کاری کنم که بفهمد می‌فهممش و به او حق می‌دهم .

حتی "فقط همین" هم خودش خیلی است!

 ما ایرانی‌ها چقدر به دانستن و فهمیدن هم نیاز داریم .

چقدر به مشاورهای خوب و خبره احتیاج داریم .

چقدر ضروری است که هر کداممان توسط یک مشاور یا روان درمانگر کار بلد ویزیت شویم .

هرچه حرف داریم و هرچه درد داریم بریزیم روی دایره و یکی یکی یا چند تا چند تا درمانشان کنیم .

چه خیانت و جنایت بزرگی است در حق این مردم که به جای کلینیک‌ها و مراکز رایگان روانشناسی و روان درمانی هزاران ساختمان و مرکز و ستاد بی‌استفاده و بی‌مصرف ساخته می‌شود ....

 


انتهای پیام / روزنامه دیده‌بان زاگرس
دیده‌بان زاگرس امروز
آرشیو

یادداشت
آرشیو