"بیچاره تر ملت"
زهرا موسایی
ساده بودن "همان ساده فکر کردن است. یعنی اینکه دادهها و مقدماتی که برای نتیجهگیری در اختیار داری و اطلاعاتی که در مورد موضوع داری ،کم است ؛یکی دو تا بیشتر نیست .
همانها را کنار هم میگذاری صغرا کبرایشان میکنی و یک نتیجه ساده میگیری .
۵۰ سال پیش از این "ساده بودن "اینقدر که امروز هست خجالت آور نبود .کسی اگر حرف ساده لوحانهای میزد مثلاً کسی از روستایی دور افتاده در مورد مسئله ای اظهار نظری سطحی میکرد ؛میگفتند روستایی است ؛در یک محیط بسته ،به دور از دسترسی به منابع اطلاعاتی و جریانات اصلی جامعه زندگی میکند نباید انتظار داشت مانند کسی که در بطن جامعه به سر میبرد و در جریان وقایع روز و حقایق جامعه است آگاه باشد اما امروزبا وجود فضای مجازی و این نحوه گردشِ آسان و انبوه اطلاعات به دوردستترین نقاط دنیا ،با تبدیل شدن به دهکده جهانی، ساده بودن ترحم بر انگیز است ..
آخر هفته گذشته ، سوار بر ماشین از کنار "صفه" در حال گذشتن بودیم. تماشای نمای کلی شهر اصفهان از آن زاویه به غایت چشم نواز بود .
من غرق زیبایی شهر در شب بودم و بغل دستی ام ظاهرا غرق در برق شهر!!
یک جورِ دلسوزانهای گفت: نگاه کنید چقدر خانه !!طفلک دولت برق این همه خانه را چطور تامین کند؟ باید بهش حق داد از پسِ تامین برق این جمعیت بر نیاید! چطور به این همه آدم یارانه بدهد ؟؟
به او گفتم چرا از این زاویه نگاه نمیکنی که دولت از این همه جمعیت چه مالیات هنگفتی میگیرد و از هر کدامشان به دهها شکل چه مالیاتِ مستقیم و غیر مستقیمی میگیرد؟!! طفلک دولت ؟؟بدبخت دولت؟؟
خوشبخت دولتی که همچون اژدهایی بر ثروت عظیم میلیونها نفر نشسته ، شیره جانشان را دارد میمکد و اجازه داشتن حداقلهای یک زندگی طبیعی شامل خوراک پوشاک و سرپناه را هم به آنها نمیدهد و باز در بین همانها طرفدارانی دارد که دلسوزانه همراهیاش میکنند و میگویند دولت از کجا بیاورد برای این همه جمعیت برق تولید کند ؟؟
از زیرِ زمین .....
از همان جا که نفت میجوشد و گاز فوران میکند و مس و طلا و نقره و کروم و تیتانیوم و نیکل و..... میآورد !!
از همان جا که کشورهایی با چند برابر جمعیتِ اینجا خیلی بیشتر و بهترش را می آورد.
اینها حتماً زمستان هم که گاز خانهشان قطع میشود با لحنی پدرانه و مادرانه میگویند :بدبخت دولت چطور برای این همه جمعیت گاز تامین کند؟
لابد وقتی میشنوند میلیونها جوانِ فوق لیسانس و دکترا ،پولشان را دانشگاه به جیب زده و هست و نیستشان را به تاراج برده و بیکار ،رهایشان کرده باز هم طرف دولت را میگیرند که اِی آقا چطور میشود برای این همه آدم کار جور کرد ؟
لابد وقتی بفهمند دارو کمیاب و بعضاً نایاب شده به جای اینکه بپرسند اصولاً چرا این همه بیمار هست و این همه دارو مورد نیاز است می گویند :طفلک دولت چطور برای این همه بیمار دارو فراهم کند ؟
لابد اگر بفهمند علی رغم نرخ پایین زادولد و آمار پایین نوزادانی که با شیر خشک تغذیه میشوند دولت باز هم قادر به تامین همین مقدار شیر خشک هم نیست باز......
این را میگویند" سادگی "!!
یعنی غافل بودن از مقدمههای وحشتناکی که منجر به این نتایج شدهاند؛ غافل بودن از دستهای غارتگرِ ثروتهای عظیم کشور، از مافیای دارو و شیر خشک و ....
غافل بودن از عمق فاجعه، از بحران مدیریت ، کنارگذاری علم و تخصص ...
طبیعی است که چنین شهروندانی حقایقی با عنوان "حقوق طبیعی انسانی "و حقوق بشر و حقوق شهروندی ذهنشان را درگیر نمیکند؛ و طبیعی است که هرگز مطالبهای هم نخواهند داشت
و خوشا به حال طفلک دولت !!
انتهای پیام / روزنامه دیدهبان زاگرس