مهاجرت یا فرار مغزها ؟!

کد خبر: 1543-21022 گروه: یادداشت
1402/10/22 16:29
مهاجرت یا فرار مغزها ؟!

طهماسبی

یکی از دوستان نزدیکم چند روز پیش مهاجرت کرد . نه اینکه از شرایط سیاسی جامعه به تنگ آمده باشد و نه شرایط اجتماعی او را اذیت کرده باشد بلکه فقط بدنبال درآمد بیشتری بود که صابون مهاجرت را به تنش مالید و رفت .

هنوز ازش نپرسیدم به چه کاری مشغول شده و درآمدش چقدر است اما گشتی که در سایت های کاریابی آن کشور زدم دیدم میانگین ماهیانه درآمد یک نیروی ساده در آن کشور حدودا ماهی ۵ الی ۶ هزار دلار است .

اگر کمی جمع و تفریق و حساب و کتاب کنید متوجه خواهید شد ماهی ۵ هزار دلار چند میلیون تومان می‌شود و درآمد ماهیانه این دوست که گذاشت و رفت حدودا چقدر خواهد بود .

نمیدانم اسم اینگونه رفتن مهاجرت است یا فرار مغزها ، ولی هر چه هست سریال تلخی است که ناشی از سیاست گذاری های زمامداران مملکتی است که هر کس توانایی رفتنش را داشته باشد می‌رود!

دوران مهاجرت پزشکان و متخصصان خیلی وقت است که گذشته است و اینجور که می‌شنویم مهاجرت به پرستاران ، رانندگان ، مهندسین و حتی چوپان ها و کارگران ساده هم رسیده است !

زمانی در این کشور بود که از کره جنوبی کارگر وارد می‌کردیم ولی مملکت چنان به قهقرا رفته که کارگری هموطنان ما در کره جنوبی ، یک افتخار محسوب می‌شود .فلاکت آنجا خودنمایی می‌کند که مهاجرت به دانش آموزان این مملکت رسیده است .

خودم دیدم پدری دنبال گرفتن مدارک پسر ۱۴ ساله اش بود که می‌گفت پسرم را میخواهم به آلمان بفرستم آنجا درس بخواند و رشد کند !!

خودم دیدم پدری که دخترش را با مشقات بسیار راهی آمریکا کرد و به او گفت تو برو و آینده ات را آنجا بساز و زندگی خوبی برای خودت درست کن و با آهی گفت ما که سوختیم و تمام شدیم !!

در خبرها دیدم معاون علمی و فن آوری ریاست جمهوری گفته ؛ ما با پول نمی‌توانیم نخبگان را در کشور نگه داریم چرا که دستمان در برابر کشورهای عربی بسته است !! ایشان ادامه داده اگر ما ماهی ۱۰۰ میلیون تومان به یک استاد دانشگاه بدهیم که در تهران بتواند زندگی کند در همین کشورهای عربی به او ماهیانه ۷۵۰ میلیون تومان می‌دهند که برود آنجا تدریس کند !!

ببینید با این کشور چه کردید و چه بلایی سر ارزش پول ملی آن آورديد که هر کس بتواند می‌گذارد و می‌رود. 

ببینید با این مردم چه کردید خیلی ها حاضرند عِرق ملی را زیرپا له کنند و برای فردای بهتر عازم دیگر کشورها شوند .

ببینید با سیاست های ابن الوقت و ندانم کاری با اقتصاد اين کشور چکار کردید که بیشتر مهاجران دیگر تمایلی به بازگشت ندارند .

یادداشت ام را با این جمله به پایان ببرم که از من خواستند تعهد دهم تابعیتی بجز ایران دارم یا نه ؟ نوشتم و امضا کردم که شرمم باد که تابعیتی به جز ایران داشته باشم .

مَرگا به من که با پرِ طاووس عالَمی

یک موی گربه وطنم را عوض کنم

ما میمانیم و کشورمان را خواهیم ساخت .


انتهای پیام / روزنامه دیده‌بان زاگرس
دیده‌بان زاگرس امروز
آرشیو

یادداشت
آرشیو