انسانیت !!
همین امروز،همین سالِ۱۴۰۲، همین قرنِ بیست و یکم ،نویسنده ای که یک یا دو جلد کتاب نوشته بود و مدرک تحصیلی اش دکترا بود و موقعیت اجتماعی اش چنین و چنان بود؛ بعد از سالها درگیری پنهان و آشکار با خانواده همسرش، بالاخره موفق شد زنش را به دلیل اینکه نتوانسته بود پسری برایش به دنیا بیاورد طلاق دهد!!..
و بعد با خیال آسوده ،شماره نامزد جدیدش را بگیرد و بگوید:" عزیزم بالاخره تمام شد.: من با شنیدن این خبر بیش از آنکه خشمگین بشوم مبهوت شدم و از خود پرسیدم این ماجرا کی شروع شده بود تا اینکه امروز بالاخره تمام شد ؟
و جواب ساده بود ...
از مرکز سونوگرافی شاید شروع میشود .
همان موقعی که یک زن باردار دراز می کشد روی تخت و خطاب به خانم دکتر می گوید :هفته بیستم بارداری ام را تمام کرده ام میشه ببینید بچه ام پسر است یا دختر ؟
همان لحظه انسانیت دو شقه می شود.. انسانها دو قسمت می شوند ..پسرها و دخترها .
و جنسیت که یکی از هزاران و بلکه میلیونها تفاوت بین انسان هاست ناگهان مهم تر و پررنگ تر می شود.
از همانجا شروع میشود که تو سیسمونی دخترت را صورتی برمیداری و سیسمونی پسرت را آبی ...
وسایل اتاق، اسباب بازی ها و لباس دخترت را دخترانه انتخاب می کنی و مال پسرت را پسرانه..
از همان وقتی که دخترت برای بازی به کوچه می رود و تو در آخرین لحظه داد میزنی:" با پسرها بازی نکنی ها !!"
پسرت را می بینی که دارد با دختر ها بازی می کند؛ چش غره میروی و زیر لب می گویی: مگه دختری که با دختر ها بازی می کنی ؟!
و بعد بزرگتر که شد میبیند که همه چیز، همه جا یا دخترانه است یا پسرانه؛ مردانه است یا زنانه ..
آن وقت دیگر کار از کار گذشته است و پسر تو نمی تواند نسبت به دختر ها حس خاص و واکنش خاص نداشته باشد !
در برخورد با جنس مخالف اولین جمله ای که در ذهنش نقش می بندد این است که :"من با یک جنس مخالف طرف هستم "به جای اینکه باانسان بودنِ او طرف باشد...
جنسیت دیگر نمی تواند تعیین کننده نباشد؛ زن نمیتواند جایگاه مرد را داشته باشد و دختر هم ارزش یک پسر را ....اینها با هم فرق میکنند .
این آقای نویسنده، شاید در کتابش، اگر نه در گفتههایش، حتما جایی زن را ستایش کرده است...
حتماً اگر از او بپرسند که جایگاه زن از نظر شما چیست حرفهای قشنگی هم میزند؛ در عین حال که یقین دارد زنی که پسر به دنیا نیاورد به درد نمی خورد؛ باید عوضش کرد!! امروز خیلی دوست داشتم میدیدمش یا زنگش میزدم .میپرسیدم: ببخشید جناب! شما که نویسنده و اندیشمند این جامعه هستید می توانید به دو سوال من جواب بدهید ؟
اول اینکه چگونه در حالی که این دختر ها هستند که مادر می شوند؛ که بچه می زایند و کودکی را به دنیا می آورند و نسلی را ادامه میدهند؛ اما ..پسر ها هستند که ادامهدهنده نسل شما هستند؟... و شما بدون پسر مقطوع النسل خواهید بود .؟
دوم اینکه در حالی که این مادران هستند که نه ماه جنین را حمل می کنند و جنین در طول این ۹ ماه از خون مادر تغذیه می کند و بعد دوسال( دوران شیردهی )این شیر مادر است که تبدیل به خون می شود و در رگهای فرزند شما جریان پیدا می کند... چگونه است که خون پدر در رگهای کودکانتان جریان دارد و کودک را از خون پدر میدانید ؟
انتهای پیام / روزنامه دیدهبان زاگرس