شهر و شهروند

کد خبر: 1345-20628 گروه: یادداشت
1402/06/28 19:27

اکبر ایازی دیده بان

بررسی الگوهای مشارکتی کشورهای جهان، نقش و اهمیت مشارکت مردمی در مدیریت و تصمیم گیری شهری را  بیش از پیش روشن می‌سازد. مدیران شهری به خوبی می دانند که در شرایط کنونی جهت حل مسائل شهری بر همکاری و مشارکت شهروندان نیاز اساسی دارند و لذا برای تشویق مشارکت گسترده تر شهروندان در امور شهری به ارکان و پایگاه‌هایی نیاز است که آموزش‌های شهری از طریق ابزارهای آموزشی موثر و منطبق با ساختار اجتماعی انتقال داده شود.

وقتی سخن از مشارکت، اعتماد اجتماعی و آموزش های شهروندی به میان می‌آید، اهمیت مشارکت مردم در تصمیم گیری کاملا مشخص و معلوم می‌شود. امروزه شهرداری، متولی آموزش شهروندان است و ادامه مستمر آموزش‌ها در جامعه ضرورت دارد؛ چرا که در نهایت، اثرات منفی ناآگاهی مردم از فرهنگ شهرنشینی و شهروندی و ضررهای آن

مستقیماً به شهرداری برمی‌گردد و از طرفی دیگر ضروری است که شهروندان نیز در مورد نحوه تعامل با حوزه شهری مطالبی را فرا بگیرند تا بتوانند شهری بهنجار، پاک و آرام داشته باشند؛ چرا که کلیه تعاملات شهری در فضای شهر صورت می‌گیرد و پیامدهای مثبت و منفی به نوعی دامن گیر شهروندان نیز می‌شود.

بنابراین متولی آموزش های شهری و شهروندی، شهرداری بوده و در این میان با تعامل درون سازمانی و برون سازمانی می تواند در حوزه خدمات رسانی خود به شهروندان، آموزش دهد و در زمینه‌های برنامه ریزی با نظام اطلاع رسانی صحیح، شهروندان را به مشارکت سوق دهد. مهمتر از همه به مسئله فرهنگ باید توجه اساسی کرد چرا که فرهنگ دارای کارکردهای هویتی و اجتماعی بوده و در اصل شخصیت اصلی جامعه را تشکیل می‌دهد؛ الگویی که نظام شهری را شکل داده و متناسب با آن ارزش‌ها، هنجارها، اهداف و وسایل لازم را برای شهروندان فراهم می‌سازد.

آشنایی و شناخت دقیق مفهوم شهروندی، گام اول در جهت تحقق آن است. اگر شهروندان با نیازها و حقوق خود و دیگران آشنا شوند خود را در برابر هم مسئول دانسته و متعهد می‌شوند در ساخت شهر، نقش اساسی و مؤثر داشته باشند.

سکونت در شهر، تعهداتی را برای مدیران شهری و تکالیفی را بر شهروندان به همراه دارد و ارزش‌ها و هنجارهایی را به دنبال دارد که این مهم، مدیریت مطلوب شهری را با تکیه بر آموزش‌های شهروندی، همراه با پایگاه های آموزش دهنده در سطح شهر، جهت انتقال آموزش‌های شهری به مردم با هدف ارتقای مشارکت‌های اجتماعی بیش از پیش می‌طلبد. اما سوال اینجاست آموزش شهروندی چه محتوایی دارد و مقصد اصلی آن )مشارکت( چیست و چه کارکردی می‌تواند داشته باشد و اینکه این وظیفه بر عهده چه نهاد و یا سازمانی است اشاره می‌شود.

تربیت و آموزش شهروندی و شهروندمداری در واقع در برگیرنده یادگیری دانش، مهارت‌ها و ارزش‌هایی است که با ماهیت و شیوه‌های اداری یک نظام مردم سالار و مشارکتی همخوانی و ارتباط دارد و عملاً به عنوان وسیله ای برای پرورش احساس تعلق به جامعه و داشتن هدفی در زندگی مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

چنین تربیتی از همان آغاز طفولیت نوعی اعتماد به نفس و رفتارهای مسئولانه را از نظر اجتماعی و اخلاقی به وجود می‌آورد. در واقع هدف از چنین تعلیماتی، پروش مسئولیت اجتماعی و اخلاقی، فعالیت گرایی اجتماعی، سواد سیاسی و... می‌باشد. اجرای یادگیری و تربیت شهروندی در واقع سطح حداقل حقوق ساختاری و سیاسی فرد را در جامعه مشخص می‌کند، از سوی دیگر آگاهی نسبت به حقوق فردی، سیاسی و اجتماعی افراد را تقویت می‌کند. مردم سالاری و مشارکت در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و دینی را بسط می‌دهد. به نوعی این آموزش ها رعایت عدم اعمال تبعیض، برابری و مساوات در بهره‌مندی از عرصه‌های زندگی را در بین شهروندان ترویج می‌دهد. تربیت شهروندی در گسترش جامعه مدنی از جمله توسعه NGO ها، هویت‌های فرهنگی و فردی نقش بارزی می‌تواند داشته باشد.

آموزش شهروندی در واقع ارائه اطلاعات و آگاهی در مورد مسایل عمومی جامعه می‌باشد؛ که فرد را برای کسب فرهنگ شهروندی جامعه محل زندگی خود در ابعاد محلی- ملی و جهانی آماده می‌کند. چنین آموزه‌هایی واجد فضایل و اخلاق مدنی و جمعی است و از مهارت‌های لازم برای مشارکت در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و دینی برخوردار است. تربیت و آموزش شهروندمدارانه نباید در برگیرنده نفع فردی باشد، بلکه باید این آموزش ها جستجویی برای مساوات طلبی و برابری شهروندی باشد؛ این آموزش ها باید به روابط اجتماعی بین افراد و روابط افراد و نهادهای ساختار نظام اجتماعی مربوط شود. به طور کلی آموزش و پرورش و آموزش عالی هر جامعه ای از طریق این تعلیمات به دنبال جامعه پذیری عمومی، ادغام و سازگاری اجتماعی شهروندان می‌باشند.


انتهای پیام / روزنامه دیده‌بان زاگرس
دیده‌بان زاگرس امروز
آرشیو

یادداشت
آرشیو