زیبایی های زورکی!!
زهرا موسایی
ایران بزرگترین مصرف کننده لوازم آرایشی در جهان است. با مصرف سالانه بیش از ۴۰۰میلیون دلار که چندین برابر میانگین مصرف جهانی است.
همچنین بالاترین آمار جراحی زیبایی و اعمال ترمیمی چهره و اندام نیز در انحصار "جمهوری اسلامی "است .
سپس عربستان و مصر و احتمالاً امارات... کشورهای خاورمیانه دومین بازار بزرگ مصرف لوازم آرایشی در جهان اند .جالب است زنان کشورهای جهان سوم و زنان کشورهای اسلامی به رغم توصیههای دینشان مبنی بر عدم جلب توجه و خودآرایی و ظاهر آرایی ،بیشترین میزان مصرف لوازم آرایش دنیا را دارند و زنان غیر مسلمانِ کشورهای اروپایی ،علی رغم آزادی تام و نامحدود در این زمینه ،کمترین میزان مصرف را...!
آمارها نشان میدهد کشورهای اروپایی که خود تولید کننده و صادر کننده اصلی این لوازم اند در ردیفهای آخر کشورهای مصرف کننده این محصولاتند .
جالبتر اینکه بخش زیادی از مواد مصرفی این کشورها اختصاص به محصولات بهداشتی و مراقبتی دارد و نه آرایشی !
آنها جوانی را عین زیبایی میدانند؛ استفاده از لوازم آرایشی در بین آنها همراه با منطق است به طوری که وقتی به سنین بالا میرسند برای رفع چین و چروکهای صورت از لوازم آرایشی مراقبتی استفاده میکنند
در حالی که در کشور ما این امر در میان کودکان نیز وجود دارد!!
مجله فرانسوی "اکومد "در مورد وضعیت آرایش در ایران مینویسد :
"صورتهایی که دیگر واقعی و دلنشین نیستند؛ زنان ایرانی چهره خود را پشت نقاب سنگینی از آرایش و عمل زیبایی مخفی میکنند. ما در خیابانهای اروپا بسیار کم با چنین مواردی روبرو میشویم. خرید و فروش کتاب در مقابل خرید و فروش لوازم آرایش بسیار بسیار کم و ناچیز جلوه میکند .
در ایران مقدار خرید و فروش یک سال کتاب، برابر است با میزان خرید و فروش یک روز یا نیمهای از یک روز ابزار آرایش!! این یعنی جوان جهان سوم جایی است که مردم آن نسبت به شعور خود بیتفاوتتر از ظاهر خود هستند . "
کسی میداند چرا ؟کسی به این مسئله فکر میکند چرا ؟
کسانی گفتهاند و خیلی خیلیها هم نگفته اند ولی معتقدند : تحت سوء تاثیر تبلیغات و برنامههای مسموم رسانههای غربی؛ آنتنهای ماهوارهها ،کامپیوتر، گوشی تلفن همراه زنان ما متاسفانه دچار استحاله ی فکری و فرهنگی شده اند....
شما قبول میکنید؟؟
و نمیپرسید مگر خود اروپاییها ماهواره و کامپیوتر و موبایل ندارند ؟
پاسخ دیگر هم پاسخ تکراری تئوری توطئه است .در این پاسخ به سخنان اشخاصی همچون" گری سیک" تئوریسین کهنه کار آمریکایی اشاره میکنند و میگویند: ببینید خودشان اعتراف میکنند که ما در این زمینه برنامهریزی و توطئه کردهایم و به هدفمان هم رسیدهایم!
این سبک تحلیلها آنقدر آبکی و فاقد اعتبار است که کمتر کسی را مجاب میکند .
روانشناسان و جامعه پردازان نیز در تحقیقات خود و در بررسیهای میدانی خود به این نتیجه رسیده اند که "هدف زنان از این حجم خودآرایی، جلب توجه و کسب مقبولیت است .به چشم آمدن و خود را مطرح کردن است .زن خود را آرایش میکند تا در نظر بینندگان زیبا به نظر بیاید و تایید شود. هدف پر کردن خلاهای عاطفی و به دست آوردن اعتماد به نفس است.
یک جور مکانیسم دفاعی جبران و برای علاج خود کم بینی . "
اینها همه درست به نظر میرسند اما پاسخ اصلی چیز دیگری است. پاسخ اصلی خودش یک سوال است .اینکه چرا زنان خاورمیانه و به طور کلی جهان سوم برای پر کردن خلاهای عاطفی خود و برای جبران کمبودِ اعتماد به نفس، دست به دامان لوازم آرایشی میشوند و آرایش میکنند ؟
چرا از راه دیگری وارد نمیشوند؟
دیگر اینکه زنان اروپایی و کشورهای توسعه یافته برای جبران کمبود و خلاهای خود چه میکنند و نقیصهها و حفرههای عاطفی خود را چگونه رفع میکنند ؟
چرا آنها آرایش نمیکنند ؟
آیا آنها اصولاً خلأ و کمبودی ندارند یا به نحو دیگری آن را درمان میکنند ؟
به نظر من چرایی این موضوع ارتباط تنگاتنگی دارد با جایگاه و موقعیت زنان دراین جوامع.
به کشورهای جهان سوم و به جوامع خاورمیانه نگاه کنید!
به فرهنگ آنها و تعریفی که در واقعیت زندگی روزمرهشان، در عمل و نه در شعار از زن در ذهن و بر زبان آنها جاری است رجوع کنید !
در نقشهایی که برای زنانشان تعریف کردهاند تعمق کنید !
به فرصتهای رشد و بروز و ظهور حقایق انسانی و استعدادها و بالقوههای درونی زنانشان نظر کنید !
در چنین کشورهایی، در واقعیت امر زنان عموماً موجوداتی پرکار و زحمتکش و ضروری اما نیمه انسانی هستند ؛
نیمه انسان به این معنا که قوا و امکانات و استعدادهای انسانی که طبیعت در وجود آنها است مغفول و مهمل باقی مانده است .
آنها موجوداتی به شدت مفید اما نه کاملاً انسانند ...
انسان اند اما نه آنقدر که مردها هستند.. انسانهایی هستند که دست و زبانشان پر تولید ولیکن عقل و اندیشهشان کم کارکرد است .
به لحاظ عقلی و فکری چیزی برای نمایش و محصولی برای ارائه ندارند و چارهای ندارند جز اینکه به هر قیمتی ظاهر خود را آراسته و بنمایانند .
لذا میبینیم که رقابت فشردهای بر سر آن است که هر زن دلرباتر و فریباتر از زنان دیگر به چشم بیاید؛ مورد توجه قرار بگیرد و تحسین شود .
خلاءی که یک زن اروپایی با رقابت در زمینههای برابر اقتصادی و صنعتی و سیاسی جبران میکند..
مدیر موفقی میشود؛
نویسنده توانایی میشود؛
یا فیلسوف و مورخ نظریه پردازی یا ....
شاید کسی بگوید که هیچ منع قانونی و عرفی در جامعه ما وجود ندارد که سد راه زنان برای رسیدن به چنین جایگاههایی شود .
اما من با قاطعیت میگویم که هزاران بند و سد و سنگ و مانع قانونی و عرفی و فرهنگی ریز و درشت وجود دارد که در عمل ،چنین فرصت و امکانی را برای یک زن باقی نمیگذارد .
اگر در مواردی استثنائاتی به چشم میخورد باید دانست وجود استثنا، حقایق و واقعیتها را نقض نمیکند.
بنابراین زنان ما باید با سرخ و سفید و سیاه و سبز و بنفش هیچ بودن خودشان را رنگ کنند و پررنگ کنند تا دیده بشوند .
انتهای پیام / روزنامه دیدهبان زاگرس