زهرا موسایی :

کد خبر: 1297-20522 گروه: یادداشت
1402/05/22 13:37

زهرا موسایی

از" ایلان ماسک" پرسیده بودند : شما که در برخی از پروژه‌های جذاب علمی مرتبط با آینده حیات بشر سرمایه‌گذاری کرده‌اید چرا در پروژه عظیم "عمر" سرمایه‌گذاری نمی‌کنید؟

( پروژه‌ای که مدعی است می‌تواند به راز حیات ابدی و عمر جاودانه بشر دست پیدا کند .)

ایلان ماسک درنگی طولانی کرد و با طمأنینه گفت : شاید لازم باشد که آدم‌ها بمیرند!! آدم‌ها اگر نمیرند با تعصبی که روی برخی از افکار و عقاید خود دارند مانع از پویایی و نوزایی حیات فکری بشر می‌شوند...

 این پاسخ تا مدت‌ها فکر مرا مشغول کرد؛ جوابی که ایلان ماسک داده بود نشان از غنا و عمق فکری او داشت. او می‌گفت :بعضی آدم‌ها طرز فکر و دیدگاه‌های متحجرانه‌ای دارند .

افکارشان رسوب شده و سرسخت هست؛ هرگز آنها را بازبینی نمی‌کنند و تغییرشان نمی‌دهند و تا آخر عمر روی آنها پافشاری می‌کنند .حتی مانع از آن می‌شوند که کسی خلاف آن را بپذیرد و برخلاف آن عمل کنند این‌ها این شکل آدم‌ها مانع از پویایی فکر بشر می‌شوند .

به صلاح بشریت است که مرگ در مورد این‌ها اتفاق بیفتد.

 شما این تیپ آدم‌ها را می‌شناسید. همه جا یکی دو تایشان هست ...گمان می‌کنند درست فکر می‌کنند و همه را وادار می‌کنند مثل آنها فکر کنند ؛هر کسی را هم که متفاوت از آنها تشخیص دهد و رفتار کند به باد انتقاد می‌گیرند .

این حرف‌ها همیشه مرا یاد یکی از اقواممان که اتفاقاً در همسایگی همسایگی مان زندگی می‌کرد می‌اندازد؛خانم سالخورده به اصطلاح" جاسنگینی" که بسیار مبادی آداب و رسوم بود .

مجهز به کوله باری از ضرب المثل‌ها و آداب و بایدها و نبایدهای رفتاری...

 زبانی گویا و نسبتا تلخ داشت. با هر کسی که مطابق هنجارهای قبیله‌ای و فامیلی رفتار نمی‌کرد به تندی برخورد می‌کرد. به یاد ندارم این خانم لباسی جز به رنگ مشکی پوشیده باشد .مگر در عروسی فرزندان و نوه‌هایش که سرمه‌ای می‌پوشید.!

 هیچ دختر نوجوان یا خانم جوانی در حضور او مجاز به خندیدن با صدای بلند نبود؛ هرگونه ابراز شادی و سرزنده بودنی ،هر شکل با نشاط بودنی ،در حضور او ممنوع بود .

به راحتی از همه ایراد می‌گرفت و قوانین و آداب خود را به همه تحمیل می‌کرد .علاوه بر ایشان خانم‌های سالخورده زیادی را می‌شناسم که چنین اسلوب رفتاری دارند .

تا دلت بخواهد امر و نهی و خوب و بد و زشت و زیبا توی چنته دارند .

مدام "خوب نیست" و " آدم باید" بر سر زبانشان است.

 در حضور این‌ها آدم نمی‌تواند خودش باشد. کنارشان نمی‌شود زندگی کرد .

باید پنهانی و قایمکی و دور از چشم این‌ها زندگی کرد. این‌ها نمی‌گذارند زندگی به کام آدم باشد. بدشان می‌آید و تحمل نمی‌کنند آدم‌ها شاد باشند؛ زنده باشند؛ بخندند .

لباس رنگ رنگی یا عجق وجق بپوشند .

موسیقی دلخواه گوش کنند. رفتار منحصر به فرد داشته باشند. شادی و سرزندگی از نگاه این‌ها سبک‌تری و جلف بازی است! بیشتر می‌پسندند که جوان‌ها بی‌صدا و افسرده و مغموم باشند؛ به اسم سرسنگینی و نجابت و سربزیری و یک سر سوزن از قواعد و اصولی که آبا و اجدادشان تعیین کرده‌اند تخطی نکنند.

 به اصطلاح جا پای پدران و مادرانشان بگذارند و بعد، از یک سنی به بعد_ از نظر این‌ها_ آدم باید پخته شده باشد و رفتارش پخته شود .آهسته تر بخندد. نجیب لباس بپوشد. بعضی کارها و شادی‌ها را بر خود حرام کند .از توجه به ظاهر و تفریح خودش دست بردارد .

اینجور آدم‌ها از نگاه من نه بیمار که نادانند؛ خبر از حقیقت زندگی و راز زندگی ندارند .این‌ها زندگی را نزیسته‌اند و لذت شاد بودن و ضرورت نشاط و سرزندگی را نفهمیده‌اند ..چه می‌دانند شور عاشقی و ذوق خوشبختی یعنی چه ؟

تا بوده کامشان تلخ بوده کام دیگران را هم تلخ می‌کنند.

 نه زندگی کرده‌اند و نه می‌گذارند دیگران زندگی کنند؛ توسری خورده‌اند و می‌خواهند دیگران را سرکوب کنند..

 حق با ایلان ماسک است این‌ها که با زندگی بیگانه‌اند باید مرگ را دریابند .

این‌ها اصطلاحا سم زندگی‌اند ضد زندگی اند .هزار و یک تابو دارند.. نصیحت و ارشاد دارند .می‌خواهند هدایت کنند و درست و غلط را یاد بدهند ....

اما اشتباه می‌کنند درست و غلط هر کسی همان چیزی است که خود آن شخص تشخیص می‌دهد !!

هیچکس جز شما و به خوبی شما نمی‌تواند درست و غلط زندگی شما را تشخیص بدهد .

چه کسی گفته یک چیز و یک شخص باید الگو باشد و دیگران الگوبرداری کنند؟

 پس فلسفه اینکه در هر انسانی عقل و خرد جداگانه‌ای نهاده شده چیست؟؟

 درست آن است که عقل تو می‌گوید ...

زیبا و خوب آن است که قلب شما می‌گوید ..

تابوها و قالب‌ها را باید شکست..

 هر کسی باید خودش باشد .

این آدم‌ها را و قدرت و قدرت پوشالی‌شان را باید با احترام در هم کوبید و راه خود را رفت...

 هیچ قانونی جز انسانیت لازم الاطاعه نیست و هیچ چیز جز خوشبختی مقدس نیست .


انتهای پیام / روزنامه دیده‌بان زاگرس
دیده‌بان زاگرس امروز
آرشیو

یادداشت
آرشیو