فرهنگ شهروندی و مشارکت شهروندان

کد خبر: 1353-20703 گروه: یادداشت
1402/07/03 21:49

اکبر ایازی –

رفع مشکلات شهری و شهرنشینی سال‌های سال است از دغدغه‌های مجموعه‌های مدیریت شهری و کارشناسان و طراحان شهری است؛ چرا که اگر فرهنگ شهروندی را ارتقا دهیم، قادر خواهیم بود تا از صرف بسیاری از هزینه‌ها جلوگیری کرده و منابع را در جای خود هزینه کنیم تا مشکلات موجود به حداقل خود برسد و شاهد شهری پویا و زیبا باشیم.

پیش از پرداختن به اصل موضوع باید به این نکته اشاره کرد که ما در فرهنگ شهروندی با هنجارهای قانونی و اشکال از قبل تعیین شده و سخت همانند حقوق شهروندی روبرو نمی‌شویم، بلکه با مجموعه ای از هنجارها و ارزش‌هایی روبرو می‌شویم که انعطاف پذیری بسیاری دارند؛ که این امر ناشی از وجود تفاوت‌ها و تنوعات فرهنگ شهری یا از خرده‌فرهنگ‌های شهری شکل می گیرد؛ این مسئله باعث شده که روش شناسی مطالعه فرهنگ شهروندی با نوعی تطبیق امکان مقایسه بین تفاوت ها و تنوعات فرهنگ شهروندی یک شهر را بیان کند، و این مهم بیانگر این است که فرهنگ، امری شهروندی است که از یک فرد تا مجموع بزرگی از گروه‌های جامعه که به طور نسبی قابل بررسی است را مطالعه می‌کند.

نکته دیگر اینکه وقتی ما از فرهنگ چیزی صحبت می‌کنیم، این فرهنگ، برایمان نه لزوما مثبت است و نه لزوما منفی بلکه بیشتر به ساز وکارها، شرایط شکل‌گیری، تحول و یا زوال آن توجه می‌کنیم و رابطه آن را با سایر پدیده‌های فرهنگی و اجتماعی مد نظر داریم در حالی که در زبان فارسی امروز وقتی صحبت از «فرهنگ شهروندی» می‌شود، بیشتر به نوعی «اخلاق شهروندی» استناد می‌شود، یعنی وظایفی که شهروندان در یک شهر نسبت به نهادهای اجتماعی و یا سایر شهروندان دارند.

هر شهری در کنار اقدامات عمرانی و ساخت فضاهای شهری، نیازمند برقراری روابط معقول بین محیط طبیعی و فیزیکی با وضع اجتماعی و فرهنگی است. معمولاً در کلان‌شهر‌ها و شهر‌های بزرگ، ریشه بسیاری از بحران‌ها را باید در ضعف فرهنگ بومی و محله‌ای دنبال کرد. در شهر‌هایی که زندگی ماشینی و روابط مجازی، فروشگاه‌های بزرگ، مراکز فروش دور از منزل و نبود یا کمبود فضاها و عرصه‌های عمومی در محدوده محله‌ها و نواحی، منجر به از بین رفتن روابط محله‌ای و منطقه‌ای شده است، خصوصی شدن اوقات‌فراغت، گذراندن زمان زیاد در منزل، کاهش ارتباط میان همسایگان، نبود زمان و فرصت کافی برای تخلیه فشارهای ناشی از مشکلات زندگی روزانه و مانند اینها گسترش یافته و بر ایجاد و تشدید بحران‌های شهری مؤثر واقع شده است. این امر دلیل محکمی بر نیاز ضروری شهر‌ها به مدیریت کامل و جامع شهری در همه مسائل به‌ویژه مسائل فرهنگی و اجتماعی است.

پیش‌نیاز حل مشکلات شهری، بحران‌های شهرنشینی و اصلاح رفتار شهروندان، وجود یک فرهنگ مناسب شهروندی و شهرنشینی است، که این مقولات جزء پایه های اساسی و داوم شهری می باشند، و همه اجزای یک زندگی شهری باید با در نظر گرفتن نقش فرهنگ در مناسبات اجتماعی شهر، تأسیسات شهری، نظام حمل و نقل،کالبد شهر و کاربرد های شهری سعی کنند، تعادل لازم را بوجود آورند؛ پس این نکته اساسی که در تبیین بعد فرهنگ شهروندی باید اشاره شود این است که نمی توان شهروندی را صرفاً از منظر حقوقی و قانون یا صرفاً از منظر رابطه شهروند و دولت بررسی کرد.

واقعیت این است که مشارکت شهروندان در امور جامعه و کیفیت مشارکت آنان، نوعی ضرورت اجتماعی و از شاخص های مهم پیشرفت و نشانه توسعه یافتگی کشورهاست که به صورت سازه‌های اجتماعی مبتنی بر بسترهای اجتماعی و فرهنگی جامعه همراه با تنوع فرهنگ‌ها، اشکال و معانی مختلفی را در جامعه شکل می دهد. از همین جهت بهترین راه‌حل مشکل رفتارهای ضدفرهنگی و ضداجتماعی شهرنشینی، ایجاد فرهنگ خودکنترلی در افراد است. تا زمانی که رفتارهای غیراجتماعی افراد به صورت ضدارزش در اذهان و فرهنگ عمومی شکل نگیرد، هیچ نوع کنترلی از خارج نمی‌تواند نتیجه‌بخش باشد. وقتی شهروندان حس کنند در صورت انجام رفتارهای ضدفرهنگی مورد سرزنش اطرافیان قرار می‌گیرند، از انجام چنین رفتاری پرهیز کرده و به سمت انضباط اجتماعی حرکت می‌کنند.


انتهای پیام / روزنامه دیده‌بان زاگرس
دیده‌بان زاگرس امروز
آرشیو

یادداشت
آرشیو