تمدن اسلامی . . !!

کد خبر: 1493-21001 گروه: یادداشت
1402/10/01 19:52

زهرا موسایی

 

تمدن اسلامی نوین ،با انقلاب اسلامی ایران آغاز شد .

تمدن اسلامی با اربعین آغاز شد .

تمدن اسلامی از ۱۲ فروردین آغاز شد .

یوم الله ۱۳ آبان ،سرآغاز تمدن نوین در مقابل غرب است .

یادم نیست هر کدام را کجا خوانده‌ام و گوینده ی هر کدامشان چه کسی بوده...

آقای کت و شلواریِ دوچرخه سواری رکاب زنان به من نزدیک شد .از کیف دستی ای که به دوچرخش آویزان بود دانستم که احتمالاً کارمند است وسمت محل کارش می‌رود .

یاد سفرنامه یکی از مسئولین افتادم که در آن از حجم زیاد دوچرخه سواران در پکن ابراز شگفتی کرده بود و شرح مفصلی از فواید دوچرخه سواری داده بود ؛که چطور به عنوان یک ورزش عمومی روی سلامت شهروندان اثر می‌گذارد و چه راهکار فوق العاده‌ای برای مسئله ترافیک و آلودگی هوا است .

داشتم آرزو می‌کردم ای کاش در شهر امثال این شهروند آگاه و مسئولیت پذیر بیشتر به چشم می‌خورد که متوجه شدم آن آقای کت و شلواریِ دوچرخه سوار دست در جیب خود کرد و قدری پوست تخمه بیرون آورد و وسط خیابان ریخت .

بی‌اختیار از دهانم پرید:" چه کار زشتی!!" شخص دوچرخه سوار با اینکه می‌رفت دور بشود اما صدایم را شنید؛ سر برگرداند و پاسخ بی‌ادبانه مفصلی داد....

 آدم متاسف می‌شود و دردش می‌آید از اینکه هنوز هم در این جامعه به وفور رهگذران پیاده و سواره آشغال و دورریز خوراک خود را در جاده و خیابان می‌ریزند .

آدم متاسف می‌شود از اینکه هنوز در این جامعه به وفور کسانی آب دهان و خلط گلوی خود را کف خیابان می‌اندازند .

آن ادب و نزاکت و فرهنگ و تمدنی که ادعای ۲۵۰۰ ساله اش را داریم چه نسبتی با رفتار و تعاملات اجتماعی ما دارد؟

 امثال این شخص در جامعه ما کم نیستند؛ فراوان اند آنهایی که مفهوم "حفظ زیبایی شهر" و "حفظ محیط زیست"،" مسئولیت اجتماعی" و "حقوق و وظایف شهروندی "در ذهن آنها شکل نگرفته و برای این مسائل تره هم خرد نمی‌کنند .

امثال این شخص در جامعه ما کم نیستند؛ آنهایی که زشتی کار خود را نه تنها نمی‌بینند و نمی‌پذیرند بلکه از آن دفاع هم می‌کنند! به بدترین وجه و با بی‌ادبانه‌ترین واکنش‌ها! فحش و ناسزا، چک و سیلی، مشت و لگد ...!!

تمدن را اگرچه "شهرنشینی "معنا کرده‌اند و آبادانی و توسعه یافتگی را از مظاهر آن می‌دانند اما برای من تمدن و فرهنگ یعنی صلح و دوستی..!

 انسان متمدن کسی است که در درون خودش با خود و در بیرون از خودش با دیگران در صلح و دوستی است .

نه یقه ی خودش را می‌گیرد و با خودش در کشمکش و نزاع است و خودش را تحقیر می‌کند و نه توسری خور دیگران است ؛

نه از حقوق خود چشم پوشی می‌کند و نه حق دیگری را زیر پا می‌گذارد.

 محکم و با اعتماد به نفس است و به خود و دیگران احترام می‌گذارد .

تمدن از نظر من نه آبادانی و توسعه یافتگی شهرها و سازه‌هاست که اصلاح روابط بین شهروندان است .

اینکه مردم یک سرزمین با چه نگاهی همدیگر را نگاه می‌کنند و همدیگر را چه می‌بینند .

انسانی که در کنار او زندگی می‌کند و با او منافع اجتماعی مشترک دارد یا کسی که باید سرش را کلاه گذاشت و چاپید و استثمارش کرد .

"بنی آدم اعضای یکدیگرند "می‌داند یا "رقیب تنازع برای بقا "..!

به نظرم متمدن بودن آدم‌ها به این است که چقدر رفتارشان از انتقام ،کینه ، حسادت ، نفرین و بدخواهی دور باشد .

چقدر از "می‌خواهم سر به تنش نباشد" "دلم خنک شد این بلا سرش آمد‌" ها خالی باشد .

به نظرم تمدن یک ملت را نگاه مرد در آن جامعه به همسر و مادر خود و زنان جامعه‌اش تعریف می‌کند؛

 رفتار یک پدر عصبانی در آن جامعه با فرزندش توضیح می‌دهد ؛

 برخورد زن و شوهری که دارند از هم طلاق می گیرند نشان می دهد؛

تعامل رانندگان در جاده‌های آن سرزمین افشا می‌کند ؛

واکنش یک ارباب رجوع ناراضی و کلافه برملا می‌کند .

تمدن یک ملت را ذهنیت‌ها و باورها و رفتارهایشان توضیح می‌دهد .قانون پذیری و خیرخواهی شان،همکاری شان، نظم پذیری و آداب معاشرتشان در برخورد با هم نشان می دهد؛

ملتی که ذهن و زبان و مشت و دهانش خشمگین و عصبانی است ؛مردمی که نمی‌توانند با هم حرف بزنند و گفتگو کنند از فرهنگ و تمدن بسیار به دورند !!

تمدن یک ملت یعنی آمار کتابخوانی آن ملت!

 مگر نه این است که اختراع خط و زبان نقطه عطف تمدن بشریت اند ؟

در سرزمینی که نوشتن و خواندن کم رونق است فرهنگ و تمدن سطح پایینی دارد .

تمدن از آنجا آغاز می‌شود که من بگویم و تو سکوت کنی و بشنوی و به آن فکر کنی

تو انتقاد کنی و مخالفت بورزی و انکار کنی و من سکوت کنم و فکر کنم و تردید کنم. تمدن یعنی گفتگو...

 تمدن از جنس کلمه است نه انقلاب و نبرد و کشتار ....


انتهای پیام / روزنامه دیده‌بان زاگرس
دیده‌بان زاگرس امروز
آرشیو

یادداشت
آرشیو