تقصیر سیستم است !!

کد خبر: 1306-20525 گروه: یادداشت
1402/05/25 18:26

زهرا موسایی

آن وقت‌ها که کارها به اصطلاح سیستمی نبود و دستی بود ؛البته کند تر انجام می‌گرفت و احتمالاً زمان بیشتری از مراجعین گرفته می‌شد، اما به نظر من یک حسن بزرگ داشت .

اینکه طرف صحبت آدم ،آدم بود و سیستم نبود .

جایی اگر کار گره می‌خورد؛ استثنایی اگر پیش می‌آمد ؛ شخص شرایطش را و تنگنایی که در آن قرار گرفته بود را برای موجود دیگری از جنس خودش (که توان درک و قدرت تشخیص داشت و می‌توانست انعطاف داشته باشد ) تشریح می‌کرد و به نحوی مشکلش را حل می‌کرد ؛کارش را پیش می‌برد.

 اما حالا به قول معروف همه چیز سیستمی شده .ماییم و سیستم... یک سیستم فاقد شعور و درک .

برنامه‌ای به آن داده شده و دستورالعملی از او خواسته شده که بدون هیچ انعطاف و نرمشی آن را اجرا می‌کند .

شما هر قدر هم که توی سر و کله خودتان بزنید که من فلان مشکل را دارم و نمی‌توانم چنین کنم و چنان باشم ؛من به این جای کار اعتراض دارم و.... کارمند مربوط فقط اشاره می‌کند به سیستم و می‌گوید :شرمنده دست من نیست! سیستم این چیزها حالیش نمی‌شود.. متاسفم .

این است که وقتی به طور مثال یک بسته اینترنتی می‌خری و به طرز مسخره‌ای دود می‌شود می‌رود هوا ..وقتی به دلایل گیج کننده‌ای شارژ اعتباریت یکهو نابود می‌شود و بعد پیامکی دریافت می‌کنی که به فلان دلیل این مبلغ از شارژ شما کم شده .

شما فقط داغ می‌کنی و نمی‌دانی یقه چه کسی را بگیری و به چه کسی فحشش را بدهی !اپراتور یا سیستم هوشمندی که نه صدای تو را می‌شنود و نه فحش تو را می‌فهمد .

یا وقتی کارمزد عملیات بانکی چند برابر شده ؛وقتی تعرفه فلان چیز بیشتر شده ؛نرخ بهمان سرویس چند برابر شده .

تو از این افزایش‌ها خشمگینی و از طرفی مجبور به پرداخت هستی و نمی‌دانی به چه کسی اعتراض کنی و دادت را از چه کسی بستانی ؟!

کارمند مربوطه با خوشرویی یا بدعنقی به تو می‌گوید که به او مربوط نیست ؛دست سیستم است و سیستم اینطور طراحی شده است .

اینجور موقعیت‌ها را همه به کرات تجربه کرده‌ایم .انباشته از خشم شده‌ایم و پر از کینه و نفرتیم!!

 از کسی که نمی‌دانیم کیست؟ کسی که در دسترس نیست آدم حداقل از او بپرسد روی چه حسابی و بر چه اساسی این تصمیم‌ها را می‌گیرد و این‌ها را تحمیل می‌کند؟

 کسی شبیه به آن دست مصنوعی شوم در کارتون کاراگاه گجت که با دکمه‌هایی بازی می‌کند ؛دمار از روزگار تو در می‌آورد؛ اعصاب و روانت را به مسخره می‌گیرد و قاه قاه می‌خندد ... کسی هم نمی‌شناسدش و نمی‌داند کیست !!کسی که قدرت و اختیارات نامحدود دارد و به هیچکس جوابگو نیست .اختیار خیلی از جوانب زندگی ما در دست اوست  و خود او در دسترس کسی نیست !!

یک جایی پشت همه سیستم‌ها پنهان شده است .

قانون می‌نویسد، بخشنامه می‌کند و ابلاغ می‌کند. دستش را، هر دو دستش را توی جیب ما می‌کند و هر وقت بخواهد به هر شکلی که بپسندد برداشت می‌کند : کارمزدِ انتقال وجه‌ها را اضافه می‌کند. مالیات‌ها را از هزار و یک راه افزایش می‌دهد کارمزدها را بالاتر می‌برد .تعرفه‌ها را گران‌تر می‌کند و در آرامش و امنیت کامل هم به سر می‌برد .

ما  شهروندان هم دانسته یا حتی نادانسته به راحتی از سر مجبوری تقدیمش می‌کنیم و صدایمان هم در نمی‌آید؛ چون طرف صحبت ما سیستم است و قانون !!

قانون‌هایی که عین بی‌قانونی و فسادند. دستورالعمل دزدی و غارت و چپاولند .  این است که ما سرشار از خشمیم. در اوج نارضایتی و ناخرسندی هستیم... پر از نابرابری و ناامیدی و درد ... پر از حس تجاوز و تحقیر... پر از" چه می‌شود کرد؟"

 پر از" چاره‌ای نیست باید تحمل کرد "  پر از" آرزوی فرار"..." رویای رفتن ".


انتهای پیام / روزنامه دیده‌بان زاگرس
دیده‌بان زاگرس امروز
آرشیو

یادداشت
آرشیو