"راستی و رستگاری"

کد خبر: 1317-20604 گروه: یادداشت
1402/06/04 22:30

زهرا موسایی

شاید از قاجاریه به بعد بود که ما متوجه اختلاف فاحش و فاصله زیادمان با دنیای غرب شدیم .از این جهت که آنها قطار پیشرفتشان با سرعت زیاد به پیش می‌رفت و ما لنگ لنگان می‌خواستیم به آنها برسیم .

از خود و دیگران می‌پرسیدیم :چرا ؟؟! سبب توسعه یافتگی آنها و عقب ماندگی ما چیست ؟

می‌خواستیم به هر قیمتی که شده ملت را بیدار کنیم و به سمت رفاه و تمدن هل بدهیم ؛ملت مقاومت می‌کرد .همچنان سرش به خرافه و گزافه گرم بود و با جهل خودش خوش بود .

هر قدر امیرکبیر تلاش کرد و چه می‌دانم امثال سید جمال الدین اسدآبادی ها و کسان دیگر گریبان دریدند و فریاد بیداری سر دادند ملت نخواست و نشد .

همیشه جماعتی و متنفذانی بودند و هستند که از جهل مردم تغذیه می‌کنند و آگاهی مردم منافعشان را به خطر می‌اندازد؛ دانایی مردم  بساط عیش و نوششان را برمی‌چیند و از میدان به درشان می‌کند؛ نمی‌خواهند و نمی‌گذارند این اتفاق بیفتد .

این‌ها زمانی مانع تاسیس مدرسه و دارالعلم شده‌اند. زمانی رادیو و تلویزیون را ابزار شیطان معرفی کرده‌اند .حتی با تاسیس بیمارستان و درمانگاه و دارالشفاء نیز مخالفت کرده‌اند .

امروز هم فضای مجازی و پلتفرم‌های خارجی را شیطانی و مخرب می‌دانند و جلویش را می‌گیرند .خلاصه از هر راهی وارد می‌شوند تا مانع گسترش علم و دانش و گردش اطلاعات شوند و مردم را در حصار باورها و داده‌های دلخواه خود در جهت حفظ منافع خود نگه دارند .

این‌ها و حتی خود ما هم فکر می‌کنیم آن چه سبب پیشرفت جوامع توسعه یافته و رکود و توقف کشورهای جهان سوم شده است علم(knowlege) است اما به عقیده من حتی اگر بزرگترین دانشگاه‌ها و معتبرترین مراکز تولید علم همین امروز در کشور ما ایجاد شوند و آخرین تولیدات علمی روز دنیا به صنعت و اقتصاد کشور ما تزریق شود باز هم ما ایرانی‌ها روی پیشرفت و تمدن را نخواهیم دید و به رفاه و آسایش نخواهیم رسید . من فکر می کنم آنچه کشورهای موسوم به جهان اول را به این سطح از رشد و موفقیت رسانده است نه علم که اخلاق بوده است .

اصولاً علم بدون اخلاقیات قدرت و توان لازم برای ایجاد چنین تحولاتی را ندارد .

آنچه غرب را از سیاهی و فرومایگی قرون وسطی جدا کرد و به انقلاب صنعتی و عصر روشنگری رساند، اساسی‌تر از هر چیز تغییر و انقلاب در باورها و بینش‌ها بود. بنابراین اگر امروز ملت ایران خواهان دگرگونی و توسعه یافتگی است اگر به دنبال راه چاره‌ای برای رهایی از واپس ماندگی و رکود است؛

 اگرخواهان رفاه و آسایش است باید خود را از چنگال بی‌اخلاقی نجات بدهد!

 علم و فناوری به تنهایی چاره ساز و درمانگر این درد بزرگ نیست. ملت ایران در این برهه از زمان، به طرز وحشتناکی در باتلاق بی‌اخلاقی و بی‌فرهنگی گرفتار شده است .

 در راس همه مفاسد اخلاقی،" دروغ" همچون موریانه‌ای پرکار، پیکره فرهنگ و اصالتش را از درون پوک کرده است .

امروز در این مقطع زمانی اگر کسانی دغدغه نجات ایران را دارند باید قبل از هر چیز برای اقامه راستی و درستی این مردم همت کنند.

 مادران به فرزندان و معلمان به دانش آموزان از زشتی و تباهی دروغ بگویند و بیاموزند.

 و شایسته است و خطا نیست اگر تمام بودجه آموزش و پرورش و نهادهای امر به معروف و نهی از منکر ما و حوزه‌های علمیه ما و تمام همت و اراده خیرخواهان این سرزمین صرف آموختن یک چیز و آن "راستگویی" شود!!

 دروغ اگر برود ،دزدی و فحشا و فساد و ارتشا و تملق و غارت و خیانت و جنایت و رانت و استثمار و تمام کثافات را با خود خواهد برد....

 مملکتی که صدر تا ذیلش دروغ بگویند و دروغ در تار و پود ذهن و زبان مردمش ریشه دوانده باشد امیدی به نجاتش نیست. چه خردمندانه است این صحبت که" ریشه تمام رذایل دروغ است".

 و چه خردمندانه دعا کرد پادشاهی که گفت: خدایا سرزمینم را از دروغ و قحطی حفظ کن!

 بدون شک این پادشاه خردمند به خوبی دریافته بود که ثروت و سرمایه یک سرزمین نه نفت و گاز و معادن و ذخایر بلکه راستگویی و درستکاری مردمانش است. باید یک عزم ملی و اراده پولادین و یک موج سهمگین به راه بیفتد و دروغ را از سر تا پای زندگی فردی و اجتماعی ما ایرانی‌ها بشوید و ببرد...!!

 تا اینکه اعتماد و امنیت و ثروت و برکت به میانمان بازگردد ؛ اخلاق و انسانیت متولد بشود و آگاهی و دانایی به بار بنشیند.

 علم و اخلاق ،دانایی و درستکاری تنها راه نجات و توسعه یافتگی این سرزمین است و بس!!


انتهای پیام / روزنامه دیده‌بان زاگرس
دیده‌بان زاگرس امروز
آرشیو

یادداشت
آرشیو