"در ستایش شادمانی"

کد خبر: 1515-21009 گروه: یادداشت
1402/10/09 20:12

زهرا موسایی

 

جامعه سالم به شادی نیاز دارد .

جامعه‌ای که مردمانش رفاه نسبی دارند و مسائل متعدد معیشتی و زیستی ندارند به طور طبیعی نیازمند شادی است ؛طبیعت بشری گرایش  به لذت و شادمانی دارد و از جشن و پایکوبی استقبال می‌کند اما جامعه‌ای که مشکلات عدیده اقتصادی و فرهنگی و سیاسی دارد ؛مردمانی که گرفتار ده‌ها و صدها مسئله ریز و درشت روزمره‌اند روان خسته و روح فرسوده‌شان دو صد چندان نیازمند شادیست .

صاحب نظری می‌گفت :سیاستمداران دانا و شایسته وقتی حس کنند میزان شادی در جامعه کم است و مردم پویایی و سرزندگی لازم را ندارند به طریقی شادی تصنعی در جامعه ایجاد می‌کنند تا از انباشت اندوه و نومیدی در مردم جلوگیری کنند و برای حفظ ارکان قدرت خودشان هم که شده از انفجار خشم و خروش احتمالی پیشگیری کنند(آدم یاد رقص امامعلی رحمان رئیس جمهور تاجیکستان می افتد) صادق بوقی در هر کشوری دیگری بود متولیان امر بر دست و پای او بوسه می‌زدند و تکریم و تقویتش می‌کردند .

اینجا متاسفانه جهالت و تعصب تصمیم گیرندگان امور اجازه هیچ گونه ابراز شادمانی را به جامعه نمی‌دهد تفکری هست که نمی‌دانم دقیقاً بر اساس کدام عقلانیت مدعی است انسان برای شادی و شادمانی آفریده نشده است !

تفکری هست که مدافع سرسخت غم عرفانی و اندوه مقدس است .

خندیدن و قهقه سر دادن را فعل شیطانی می‌داند ؛لذت بردن و خوش گذراندن را لهو و لعب و هوس‌رانی می‌بیند و منع می‌کند .

مبلغ سرسخت حزن و اندوه است !!

در فقدان و سوگواری‌اش با شدت تمام سوگوار و نوحه خوان است و در ولادت و شادمانی‌اش شعر حزین می‌خواند !

من فکر می‌کنم طبیعت انسان خواستار شور و نشاط و جنبش و پویایی و پاکوبی است .

من فکر می‌کنم حتی متعصب‌ها و خشک مذهب‌ها هم اگرچه به روی خودشان نمی‌آورند اما ته دلشان می‌خواهند دست افشانی کنند و پاکوبی کنند و خوش باشند و حظ ببرند ؛

من فکر می‌کنم همه آدم‌ها با لبخند و شادمانی زیباترند ؛خوشبخت‌ترند؛ درستکارترند ؛

من فکر می‌کنم هیچ اندوهی مقدس نیست و هیچ شوری ممنوعه نیست .

فکر می‌کنم شادی موتور محرکه انسان است. در انسان استعدادها و خلاقیت‌هایی است که به مدد شوریدگی و شعف به ظهور می‌رسد .

شخص غمگین یک فرد مرده و بلا اثر است و جامعه غمزده و منجمد یک جامعه خموده ی همواره واپس مانده است .به نظر میرسد امروز برای جامعه ما هیچ چیز حیاتی‌تر و امیدبخش‌تر از تزریق شادی نیست .

به نظر می رسد مردم ما امروز بوی زندگی به مشامشان خورده و همچون ققنوسی- نه از میان آتش و خاکستر که از میان فسردگی و انجماد ، سر بیرون آورده ، می‌خواهد که بند مردگی و غمزدگی را از پای خود باز کند و به سوی رهایی پرواز کند .....


انتهای پیام / روزنامه دیده‌بان زاگرس
دیده‌بان زاگرس امروز
آرشیو

یادداشت
آرشیو