شهروندی و شهرنشینی

کد خبر: 1557-21101 گروه: یادداشت
1402/11/01 20:25

اکبر ایازی دیده بان

 

امروزه بیش از نیمی از مردم جهان در شهرها زندگی می‌کنند د به رغم امتیازات شهروندی، از آن رنج بسیار زیادی می برند و موقعیتی متناقض و در بسیاری موارد خطرناک را تجربه می کنند. چرا که با وجود رشد و توسعه ی علمی، فنی و اقتصادی جوامع جدید، ارزش ها و هنجارهای مدنی و اخلاق شهروندی (اخلاق شهروندی را می توان مجموعه ای از قوانین و عرف های اجتماعی تعریف کرد که بتوانند -در این زمینه به ویژه در شهرهای بزرگ، متوسط و هم چنین در شهرهای کوچک، برای دست اندرکاران و ساکنان این شهرها امکان زندگی هماهنگ و بدون تنش را فراهم کنند، چه با یکدیگر و چه با محیط زیست و برای توسعه ی پایدار، برای نسل های آینده شرایط مناسبی را به وجود آورند)  نتوانسته در حد مطلوب توسعه یابد.

شهروندی در معنای جدید آن، که پس از انقلاب فرانسه رایج شد، مفهومی سیاسی است؛ اما این مفهوم دارای پیشینه ای طولانی در ادبیات و تاریخ سایر کشورها نیز هست. تاریخ و تمدن اسلامی، موقعیت صدر اسلام و دوران حکومت پیامبر)ص(  ازجمله دوره هایی است که هنوز از دیدگاه شهروندی جدید مورد بررسی قرار نگرفته است، توجه اغلب تاریخ شناسان در آن دوران، عمدتاً بر رابطه ی میان دو حوزه ی دینی و سیاسی بوده و کمتر به مفهوم شیوه ی زیست در قالب یک نظام زیستی هم چون شهر بدان توجه شده است.

فیلسوفانی چون فارابی و ابن سینا که به شدت تحت تأثیر اندیشه های یونانی درباره ی شهر بودند مفهوم -مدینه ی فاضله را در سنت نو افلاطونی به کار بردند و شیوه های اخلاقی را درباره ی ضرورت ها، حقوق و وظایف شهروندان چنین شهری مطرح کردند. در این میان سهم فارابی بسیار زیاد بود؛ او با کتاب آرای اهل مدینه ی فاضله و همچنین السیاست المدینه خود توانست بخشی از سنت یونان باستان را درباره ی اخلاق شهروندی به جهان اسلام و از آن طریق حتی به اروپایی که هنوز در حال شکل گیری اولیه ی خود بود، منتقل کند. با این وصف مفهوم شهروندی و محتوای آن نمی توانست در اروپای قرون وسطایی وجود داشته باشد که در آن جز چند شهر معدود، اغلب شهرها شکل قلعه های اربابی داشتند و در آن ها خبری از شهروندان نبود و اهالی آن جز در خدمت ارباب نبودند و اکثر مردم نیز در روستاها و خارج از شهرها زندگی می کردند و شهرها منطقه هایی غیرقابل دسترس بودند. تنها در دوران رنسانس بود که اروپا شروع به شهری شدن کرد و شهرنشینی در قالب حکومت های جدید مطلقه ی اروپایی و رشد تجارت و صنعت در سده های 14 تا 18 میلادی توانست به شیوه ی زندگی گسترده در این قاره بدل گردد.

بنابراین تا پیش از شکل گرفتن اندیشه های آغازین انقلاب فرانسه و سایر انقلاب های بورژوایی و دموکراتیک اروپایی از سده ی 18 به بعد، یعنی حرکت فکری روشنگری، دایرة المعارف نویسی و "فیلسوفان" قرارداد اجتماعی نمیتوانستیم انتظار داشته باشیم که اخلاق شهروندی به عنوان اندیشه ای سازمان یافته امکان بروز بیابد.  این امر با چند واقعه ی مهم امکان بروز یافت: انقلاب آمریکا و تدوین قانون اساسی این کشور در سال 1781 ، انقلاب فرانسه و قانون اساسی و هم چنین شکل گرفتن اعلامیه ی حقوق بشر از سال 1789 به  بعد  و سرانجام شکل گیری حکومت های موسوم به دولت های ملی در سراسر اروپا و گسترش

آن ها از خلال فرایندهای جهانی شدن  )استعمار، نواستعمار و سایر فرایندها( به کل جهان در طول دو قرن اخیرکه  مهم ترین این وقایع طبعاً انقلاب فرانسه بود که تولد این واژه را رقم زد.

مهم ترین و تأثیرگذارترین مرحله در تاریخ مفهوم شهروندی در دورانی نسبتاً متأخر رخ نمود، انقلاب های جدید، مفهوم شهروندی را به مثابه ی پایه ای برای دولت های ملی نوین قرار دادند و ملت را به عنوان مجموعه ای منسجم از شهروندانی که به یک قدرت سیاسی مشروع از پایین معتقد بودند )برخلاف مشروعیت های از بالا در نظام های گذشته( به وجود آوردند. فرآیندهای استعماری فرآیندهایی بودند که عمدتاً با تخریب نظام های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی محلی همراه بودند بدون آن که مفهوم شهروندی و مفهوم مردم سالاری را به کشورهای تحت استعمار منتقل کنند. در عین حال این کشورها به ناچار به تشکیل دولت های ملی وادار شدند تا بتوانند در نظام جهانی قرار بگیرند. با این حال در کشورهای توسعه یافته در قرن بیستم و پس از جنگ جهانی دوم، امکان پدید آمدن دولت های رفاه فراهم شد و بدین ترتیب گسترش شهرنشینی توانست به حکومت های محلی بزرگ یعنی کلان شهرهایی امکان ظهور بدهد که هریک با انباشت ثروت، جمعیت و قدرت، دولت هایی کوچک و حتی متوسط داشتند.  اکنون این کلان شهرها امتیازات زیادی برای ساکنان خود فراهم می کنند اما در عین حال مشکل ساز نیز هستند )آلودگی های زیست محیطی، تنش ها و مزاحمت های همسایگی، شورش های شهری، انحرافات اجتماعی و...) امروزه از یک سو شهرنشینی به عنوان امری جهانی تبدیل شده است اما از سوی دیگر به دلایل متعدد و امکانات عملی آن در بسیاری از کشورهای جهان که شاید بتوان گفت بزرگترین بخش این کشورها را تشکیل می دهند، اغلب مردم جهان به رغم امتیازات شهرنشینی، از آن رنج بسیار زیادی می برند و موقعیتی بسیار متناقض و حتی در بسیاری موارد خطرناک را تجربه می کنند.


انتهای پیام / روزنامه دیده‌بان زاگرس
دیده‌بان زاگرس امروز
آرشیو

یادداشت
آرشیو