همه به جای خود!

کد خبر: 1334-20622 گروه: یادداشت
1402/06/22 13:12

زهرا موسایی

رسالت حوزه‌های علمیه را ،تبیین و تعمیق آموزه‌های دینی ،تبلیغ و ترویج ارزش‌های اسلامی و ده‌ها مورد دیگر برشمرده‌اند. عینی‌ترین و ملموس‌ترین کارکرد یک روحانی برای توده مردم را شاید بتوان ،پاسخ به احکام شرعی و پرسش‌های کلامی و شبهات عقیدتی ذکر کرد .

در سال‌های نه چندان دورمردم حتی  برای رفع اختلافات خانوادگی و به قصد میانجیگری نیز دست به دامان طلاب می‌شدند .

بسیاری از ما شاید مواردی را دیده یا شنیده باشیم که یک روحانی واسطه آشتی بین همسران نیز بوده است اما ....

به وضوح دیده می‌شود که به دلایلی مثلاً تخصصی‌تر شدن امور و افزایش سطح آگاهی مردم ،طبقه روحانیت دیگر چنین نقشی را ایفا نمی‌کند .زن و شوهرها برای رفع اختلافات خود به زوج درمانگر مراجعه می‌کنند و احکام شرعی را نیز با یک جستجوی ساده در کوتاه‌ترین زمان می‌توان پاسخ گرفت .کتاب‌ها مقاله‌ها و نوشتجات متعددی نیز برای رفع هر شبهه‌ای وجود دارد .

در طرح به کارگیری طلاب و روحانیون در بخش‌هایی از بیمارستان‌ها و به تازگی بانک‌ها و موسسات مالی ، هدف از به کارگیری روحانیون کار فرهنگی عنوان شده است .

دلیلی که به وضوح از اقناع افکار عمومی ناتوان است ؛ چرا که وظیفه بانک کار فرهنگی نیست! کارکرد بانک به عنوان یک واحد  پولی _مالی و اقتصادی مشخص است و کار فرهنگ جزو شرح وظایف یک بانک نیست .یک بانک اگر دغدغه خدمتگزاری به مردم دارد می‌تواند وام خداپسندانه در اختیار مردم قرار دهد؛از سودبانکی وامهایش کم کند؛کارمزد و جریمه دیرکردهای مشتریان را ببخشد و... نیازی به کار فرهنگی در بانک نیست!!

 تا دلت بخواهد نهاد و موسسه و وزارتخانه و ستاد برای انجام کار فرهنگی وجود دارد .

مراکز درمانی و فضاهای بیمارستانی نیز به همین صورت...

 چه ضرورتی هست که برای یک مرکز بهداشتی درمانی رسالت فرهنگی تعریف شود؟

 اولاً یک بیمارستان چه  کارکرد موثر فرهنگی می‌تواند ایفا کند ؟

یک مرکز درمانی اگر دغدغه خدمتگزاری به مردم را دارد می‌تواند جلوی زیرمیزی‌ها را بگیرد؛ از تعرفه‌ ی خدماتش بکاهدو هزار و یک راه دیگر .

از آن گذشته یک شخص روحانی در یک بیمارستان یا بانک چه مسئولیت فرهنگی می‌تواند انجام بدهد ؟

علاوه بر همه این‌ها، تعطیلی ۵۰ هزار مسجد به تنهایی گویای این مطلب است که متاسفانه روحانیون نقش‌ها و وظایف تعریف شده خود را به خوبی انجام نداده‌اند و از عهده رسالت خود در مساجد که یک واحد مذهبی مرتبط با امر است بر نیامده‌اند حالا چگونه و با چه توجیهی قصد دارند در بانک‌ها و بیمارستان‌ها قبول مسئولیت کنند؟ اینکه  از عهده کار برنیامده‌اند ، باعث جذب جوانان نشده، پاسخگوی مطالبات و پرسش‌های فکری ایشان نبوده‌اند نه ادعای من، که یک واقعیت عینی و آماری است!  کاهش ۴۰۰ درصدی ورودی حوزه های علمیه نیز موید این موضوع است که به هر دلیل طبقه روحانیت جایگاه خود را در بدنه اجتماع از دست داده است .

روحانیون مساجد را که حوزه اصلی و سنتی فعالیت ایشان بوده است از دست داده‌اند این یک واقعیت است که باید پذیرفت.

حقیقت این است که فقه و علم الاحکام ،علم رجال و علم حدیث نمی‌تواند جوابگوی نیازهای این مردم باشد و حوزه باید در محتوا و محتوی آنچه ارائه می‌دهد تغییراتی ایجاد کند .

راهکار این مسئله این است نه اینکه محل ارائه‌اش را تغییر دهد و از مسجد به بانک و بیمارستان و مدارس نقل مکان کند!

 من و خیلی‌ها مثل من، شاید میلیون‌ها شهروند دیگر توجیه نشده‌ایم و نمی‌توانیم ضرورت به کارگیری یک روحانی در بانک و بیمارستان و فضاهای غیر مرتبط با کارکرد روحانی را بپذیریم!!

 باید به ما توضیح داده شود و به طور شفاف پاسخ داده شود این تصمیم از سوی چه کسانی و با چه اهدافی اتخاذ شده است .

سخن پایانی اینکه امروز یک فرد عامی نیز می داند راه حل کار فرهنگی و تنها درمان نجات فرهنگ این ملت ،نجات اقتصاد رو به مرگ آن است.نجات تولید و رونق صنعت است.رفاه معیشت است !!

با حدیث و آیه در باب دزدی و دروغ و فساد هیچ چیز درست نمی شود..شکم مردم را سیر کن نه دزدی می کند و نه دروغ می گوید.پول بیت المال هم حرام نمی شود ..تمام!


انتهای پیام / روزنامه دیده‌بان زاگرس
دیده‌بان زاگرس امروز
آرشیو

یادداشت
آرشیو