حفاظت از محیط زیست !!
زهرا موسایی
حین تماشای یک فیلم سینمایی خارجی ترو تمیزی لوازم و مبلمان خانهای که در فیلم بود چشمم را گرفت. از ذهنم گذشت آیا خانمهای خارجی هم مثل خانه های اینجا هر روز زمان زیادی صرف گردگیری و غبارروبی از در و دیوار و وسایل خانه شان میکنند یا نه راهکار دیگری برایش پیدا کرده اند یا وسیله ای ویژه این کار دارند که ما نمیشناسیم .
چند روز پیش همسایه طبقه پایینمان که خانمی بسیار فرهیخته و بازنشسته آموزش و پرورش است را دیدم و ایستاده دقایقی گفتگو کردیم. نمیدانم چه موضوعی پیش آمد که خطاب به من گفت :
میدانی که دخترم سالهاست به یکی از کشورهای اروپایی مهاجرت کرده و مقیم آنجاست من هم هر سال یکی دو ماه برای دیدن او و نوههایم نزد او میروم ؛ خانم در تمام این سالها و در طول مدتی که خانهاش هستم یک بار ندیدم دخترم گردگیری کند چرا که هوای آنجا آنقدر تمیز و بدون گرد و غبار است که نیازی به گردگیری از وسایل خانه نیست !!
آنجا برای اولین بار مفهوم "هوای بدون گرد و غبار" در ذهن من شکل گرفت .
این روزها که آلودگی هوا باز صدایش درآمده ؛ حالا وقتی به سادگی با چشمهای معمولی خودمان چهل پنجاه متری جلوی پایمان را به زحمت میبینیم و به وضوح حجم عظیم دود و کثافت هوا را میبینیم باز به حال دختر همسایه پایینی مان غبطه میخورم .
بچهها را یک هفته است مدرسه نفرستادهایم. توی خانه حبسشان کردهایم و اجازه رفتن حتی سر کوچه را هم به آنها نمیدهیم اما خودمان مجبوریم.....
در عین حال که میدانیم انسان هستیم و حق تنفس هوای سالم را داریم با خشم و نفرت حجم زیادی از دود و کثافت را قورت میدهیم .
حس میکنم فک و دهانم در مقابل باز شدن و نفس کشیدن مقاومت میکند ؛دلش نمیخواهد چیزی را که چشمهایم میبیند قبول کند ببلعد .
به وضوح طعم خاص هوایی را که به ریههایت میفرستی حس میکنی؛ طعم کمی تلخی میدهد . وقتی فکر میکنی که داری میفرستیش توی ریههایت تا به تدریج تبدیل به سرطان و بیماری شود دلت نمیخواهد نفس بکشی !!
تنها تو نیستی که رنج نفس کشیدن در چنین هوایی را تحمل میکنی؛ خیابانها و تمام شهر پر است از آدمهایی که بیتوجه یا با توجه به این رنج ،در رفت و آمدند...
و به رنجهای دیگرشان مشغول اند..!
من اطمینان دارم اگر آلودگی هوا به این صراحت و وضوح نبود هیچ مسئولی حرفی از آن نمیزد و هیچ مدرسهای هم تعطیل نمیشد .
سمش را به خوردمان میدادند و صدایش را هم در نمیآوردند؛ مثل سمی که از طریق محصولات کشاورزی هر روز داریم میل میکنیم !!
و به خاطرش هیچ جا تعطیل نمیشود...!!
من اطمینان دارم این اتفاق در هر کشور دیگری رخ میداد صدا و سیمای ما آبرویی برایش باقی نمیگذاشت و حداقل یک هفته تمام گزارش روزانهاش را میداد و به رخ ملت میکشید .
مثل چند شب پیش که اخبار با آب و تاب تمام گزارش داد که در فلان کشور اروپایی بر اثر بارش شدید برف و کولاک یک نفر در جاده فلان جا کشته شد !!!
و شرمش نشد که دارد این را به مردمی میگوید که در جادههای مملکتشان سالانه ۱۰ هزار نفر فقط میمیرند .
بیهوده است اگر حرف از ناتوانی سازمان محیط زیست بزنیم ؛بیهوده است اگر از زاینده رود و دریاچه ارومیه و نابودی خاک و جنگل و ته کشیدن سفرههای آب زیرزمینی چیزی بگوییم..
در این باره زیاد گفتهاند و خواهش کردند و التماس کردهاند ؛من فقط دلم میخواهد سازمان محیط زیست را تخته کنند !!
اصلاً نباشد ..
تا فکر کنیم اگر سازمان محیط زیستی داشتیم وضعمان جور دیگری بود.
اصلاً نباشد تا این همه بودجه حرامش نشود..
حتی حاضرم بدهند به یکی برود چای وارد کند! بگویند یکجا بالا کشید... نگویند هزینه طرح های حفظ محیط زیستی شد ....
انتهای پیام / روزنامه دیدهبان زاگرس